۱۰ پاسخ

واقعا سخته اما از قدیم گفتن مهمان حبیب خداست
نمیشه به مهمان بگی نیا

اخ گفتی بخدا،، من مادرشوهرم قراره چند وقت دیگ بیاد خونمون،،، خودش ک کاری ندارم ولی خواهر افریطش و دخترش و عروسش و.... اونارو هم بدون دعوت خودشونو دعوت میکنن خونه ام،، اونوقت موقع شام میان یهو،،، خب میبینی من سختمه چرا میایین خب،،، رفت و امد نمیکنم ک نیان اما باز میان،، خاله خود من یبار اومد پسرم دنیا اومد دید و رفت،، این فضولا منو ول نمیکنن اه اه
از بس دخالت کرذن تو زندگیم حالم ازشون بهم میخوره

یسری من همین حرفو توگهواره زدم یه خانومی اومد انقد حرف بارم کرد
گفتم خانواده شوهرم اصن رعایت نمیکنن همش میان ولی خانواده خودم رعایت میکنن نمیان زیاد اگه هم بیان خیلی کمک میکنن گفت چون خانوادت برات ارزش قائل نیستن نمیان براشون مهم نیستی توهم گدایی که نمیخای خانواده شوهرت بیان🤣
واقعن اسکول بود...

وای خیلی سخته خیلیییی
بماند که کل مهمونی کوفتت میشه چون یه دستت بند مهمون داریه یه دستت بند بچه اس از همه بدتر اون موقعی هست که بچتم فقط بغل تورو بخواد🥲
دیگه نگم از فردای مهمونی که هنوز خستگی دیشب ازتنت نرفته با یه بچه کوچیک باید یک روز کامل فقط تمیز کاری کنی
یعنی قد یه هفته خسته میشی
😂😂وای خدایا اصلا قابل گفتن نیست😂😂

خسته نباشی عزیزم. تمیزکردن خونه برا مهمون از غذا پختنم سخت تره

هیچ وقت نمیفهمن خواهر🙁

کیه ک‌ بفهمه🫤😂
خونه من وقتی استراحت مطلق شدم‌همسرم گفت نیاین و گرنه میومدن😂
الان ک‌خوب شدن میخواستن بیان دوباره همسرم‌نزاشت

خیلی سختهههههه
من مهمون داشتم داشتن پا میشدن برن
مادرشوهرم دوباره تعارف کرد نذاشت برن
دوست داشتم نصفش کنم

و منی که دوشب پشت هم مهمون داشتم میفمم چی میگی خیلی سخته خدایی کمرمم درستوحسابی نیست شبا یعنی از درد کمر دیگه نمیتونم تکون بخورم

ایشالا میفهمن

سوال های مرتبط