خانوما بنظرتون چقدر طول میکشه تا اون یکیم سر باز کنه و این یکی کامل دربیاد؟؟
بخوام این چند روزو توصیف کنم خستگی و کوفتگیش برابری میکنه با اون ۸ و نیم ماهی که به اینجا رسوندم🥲🥲
کم آوردم؟نه!من این بچه رو با تمام وجودم خودم خواستم و پشیمون نیستم و از خدا ممنونم هم بخاطر دخترم هم بخاطر پسرم شکر
ولی بخوام بگم خسته ام دروغ نگفتم خیلیم خسته ام
سر یه سهل انگاری شوهرم،دخترم سرماخورد و شکرخدا سبک گذروند و همون ۵ ۶ روزه خوب شد ولی به پسرم که سرایت داد دیگه از اون روز بمعنای واقعی جهنمو جلو چشمام دارم میبینم،از طرفی مرحله ی دندون درآوردنش و آب دهنش که همش سرازیره از طرفی سرماخوردگی کوفتی که تبش از یه طرف،گرفتگی بینیش و سرفه های شدیدش و آبریزش بینیش از یه طرف(چقدر خوشحال بودم که بعد چند ماه استپ وزنی بالاخره این ماه ۳۰۰ گرم اضافه کرده حالا سه روزه لب به هیچی نمیزنه نه غذا میخوره نه میوه میخوره که عاشقش بود،نه داروهاشو میخوره و همش تف میکنه بیرون،نه سین.ه مو که انگار سر مزه ی داروها اونم پس میزنه حتی با آب هم قهر کرده و نمیخوره که بلکه تبش بیاد پایین😓😓فکر کنم اون ۳۰۰ گرم که هیچ یک کیلویی هم کم کنه تو این مدت درمان و بهبودش)
از طرفیم همش بغلمه همش درحال گریه انگار که بدنش در عذابه نه توان دربغل بودنو داره نه میتونه زمین بمونه ولی باز تو بغلم بودن و راه بردنو عذاب کشیدنو ترجیح میده....
بمعنای واقعی خسته م😔

تصویر
۶ پاسخ

آخ گلم ان شاالله زود خوب شه،درکت میکنم خیلی سخته،خدا قوت

دیار جفتش باهم زد بیرون😐قشنگ ب فاصله ی دو روز

پسرمنم یه هفته س سرماخورده ،درکت میکنم واقعاخیلی سخته فقط خدا یه توان بده بهمون .....

پونزده بیس روزی فاصله میش بینشون تا اونم دربباد

فقط باید صبوری کنی و فکر کنی که این مشکل هم از سر می‌گذرونی. من پسرم از چهارماهگی داره دندون درمی‌آره و همین یه ماه پیش پنج‌تا دندون همزمان درآورد به علاوه‌ی یه ویروس که بهش می‌گفتن ویروس رز! خیلی سخت بود و منم عصبی و خسته ولی گذشت برا تو هم می‌گذره

پسر من یکماهی هست دندون اولش درومده. اونیکی بغلیش تازه یذره از زیر لثه پیدا اومده داره میاد بیرون😕😕واااایک سابیده شدیم دیگه من و شوهرم

سوال های مرتبط

مامان شاهان مامان شاهان ۸ ماهگی
سلام مامانا شبتون بخیر
پسرم دندوناش داره در میاد لثه هاش به شدت میخاره، حرارت بدنش میره بالا و داغ داغ میشه،انگشتش رو همش میکنه دهنش 😥
انقد اذیته که با دوتا دستاش محکم میزنه تو سر و گوشای خودش،صورت خودش رو میکوبه زمین،همش نق میزنه و بی دلیل گریه میکنه،خوابش میاد ولی از درد نمیتونه بخوابه😭
یکی از دندوناش الان ۱۶ روزه که جونه زده ولی بیرون نمیاد چرا؟
کل لثه هاش هم بالا هم پایین سفت سفت و ورم کرده
دقیقا ۴روز کامل از جمعه تا دیروز لب به شیر نزد،هیچیییی حتی ۱قطره
۴ روز اصلا اصلا شیر نخورد حتی تو خواب،عین این ۴روز رو من فقط گریه میکردم😭
جدیدا غذا هم خیلی کم میخوره اشتهاش خیلی کم شده..بچم خیلی خوش خوراک بود از موقع که دندون هاش شروع به در اومدن کرد نه شیر درست میخوره نه غذا..خیلی لاغر شده از چهرش معلومه،چیکارش کنم دوباره مثل قبل تپل بشه؟
شما چه چیز هایی میدین به نینی هاتون واسه وزن دهی؟
بخدا دیگه جون ندارم خسته خسته شدم،بچم رو میبینم بی قراره و لاغر شده عصبی میشم همش کارم شده گریه
مامان سید حسینم🌿🌈 مامان سید حسینم🌿🌈 ۹ ماهگی
بچم ماه پیش ۳۰۰ گرم وزن کم کرد و لاغر شد ..منم شیرم اونقدر زیاد نیست که سیر بشه..تا سه چهار ماهگیش رگ میکرد ولی الان نه و غالب مواقع خیلی شیرم کمه بچم از یه سینه میخوره باز از سینه بعدی میخوره میخوابه و به بیست دقیقه نیم ساعت نرسیده از گرسنگی بیدار میشه اصلا خواب درست نداره حس میکنم بخاطر گرسنگیه چون تو خواب دهنشو ابنطرف اونطرف میکنه..از طرفی ماه پیش اصلااا اشتها نداشت دوتا دندون دراورد و یبارم ویروس گرفت و از قاشق هم ترسیده بود چون بهش دارو داده بودم..با اینکه دارو را فقط با قطره چکون داده بودم ولی حتی از قاشق هم میترسید و غذا رو حتی با نوک قاشق عوق میزد و بالا میورد

الان هم بچم وزن کم کرده هم شیرم کمه هم حس میکنم درست غذا نمیخوره..البته قبلا اصصصصصلا لب نمیزد اللن باز روزی دو تا قاشق چایخوزی میخوره
اما همش از گرسنگی هی نق میزنه بی قراره دو تا مک میزنه ول میکنه گریه میکنه باز با ولع میخواد سینه بگیره هی میگیره ول میکنه ادرارش هم خیلیییی کم شده لاغر شده بدنش اون سفتی قبل رو نداره
مامان یاسین مامان یاسین ۱۱ ماهگی
خدایا نمی‌دونم چمه همش سردرد می‌خوابم سردرد بیدار میشم سردرد کلا خستگی وقتی خوابمم خسته میشم البته پسرم خیلی بدخوابه شاید به این ربط داره قبلا ها مامانم و بابام خیلی بحث و دعوا داشتن حرسم می‌گرفت از دست مامانم ولی خودم الان از مامانمم بدتر شدم به شوهرم همش گیر میدم سرش همش غر میزنم دعوا میکنم تو بچه داری کسی نیست که حتی موقع دسشوییی رفتن بزارم پیشش پسرمم نمی‌دونم ازم چی میخواد کلا به خودم چسبیده شاید باور نکنید بخدا اصلا حتی رو زمین نه میشینه نه دراز می‌کشه رو شکم میخوابونمش که حداقل سینه خیز رفتن رو یاد بگیره همین که میزارمش گریه می‌کنه و جیغ میزنه که برش دارم وقتی میخواد با اسباب بازی هاش یکم بازی کنه هم باید بین پاهام بشینه و بازی کنه وگرنه نمیشینه تا شب بدجور خسته میشم بعدش با شوهرم دعوا میکنم که کمکم نمیکنی اونم باهام دعوام می‌کنه که درکم نمیکنی کارام سنگینه ولی باز وقتایی که بتونم کمکت میکنم منم خسته میشم . اصلا به کمک شوهرم احتیاجم ندارم فقط دلم میخواد که شبا حداقل وقتی خستم و از خستگی بغض کردم بهم یکم آرامش بده بگه می‌دونم خسته می‌دونم تو هم تو این زندگی زحمت می‌کشی ولی بجاش شبا که پسرم خوابه میگه نوازشم کن تا خوابم ببره منم وقتی میگم خسته بهم میگه فلانی میگه زنم هرشب نوازشم می‌کنه تا بخوابم منم شروع میکنم به جیغ داد که من آشغال به درد نخورم برو با هرکی دلت میخواد ازدواج کن و .....