۱۱ پاسخ

وا پس چجور دنیا میان

خیلی جالبه

درخواست دوستی دادم قبول کن. بعدا بهم بگو چی شد؟

سؤالت خیلی جالبه و جوابش یه کم پیچیده‌ست، ولی بریم سراغش:

در حالت طبیعی، اگه یه زن باردار باشه و تو هفته ۱۶ (یعنی ۴ ماهگی)، توی سونوگرافی‌ها همیشه باید مشخص بشه که چندقلو هست. یعنی اگه دوقلو باشن، معمولاً از همون اوایل (مثلاً هفته ۷ تا ۱۰) قابل تشخیصه.

اما اینکه یکی از قل‌ها دو ماه کوچیک‌تر باشه (یعنی مثلاً تو هفته ۱۴ باشه وقتی مادر تو هفته ۱۶ه)، تو دوقلوهای واقعی عملاً غیرممکنه. چون هر دو همزمان لقاح پیدا کردن. ولی چند تا حالت خاص ممکنه باعث چنین چیزی بشه:

حالت‌هایی که ممکنه همچین چیزی رو توضیح بدن:

1. بارداری با تأخیر تخمک‌گذاری دوم (superfetation): این یه پدیده خیلی نادره که در اون زن بعد از بارداری، یه بار دیگه هم تخمک‌گذاری می‌کنه و مجدداً باردار میشه. در این حالت، جنین دوم ممکنه چند هفته عقب‌تر باشه. ولی این مورد خیلی نادره و معمولاً در انسان‌ها خیلی کم دیده شده.


2. خطای سونوگرافی یا اشتباه در محاسبه سن جنین دوم: ممکنه قل دوم به دلایلی مثل رشد ناکافی یا اختلال رشدی، کوچیک‌تر از سن واقعیش نشون داده بشه، در حالی که در واقع هم‌سن قل اولشه ولی درست رشد نکرده.


3. وجود تومور یا کیست اشتباه گرفته شده با جنین: بعضی وقتا سونوگرافی ممکنه یک ساختار دیگه مثل کیست یا هیدروپس رو با جنین اشتباه بگیره، به‌خصوص اگه تصویر واضح نباشه.



جمع‌بندی:

در حالت عادی نه، چنین چیزی نباید پیش بیاد. اگه واقعاً یکی از جنین‌ها دو ماه کوچیک‌تر باشه، باید حتماً پزشک‌های متخصص بیشتر بررسی کنن. ممکنه یا اشتباه در تشخیص باشه، یا یکی از اون موارد نادر.

انشاءالله که صحیح و سلامت دنیا بیان

فک کنم همچین چیزی ممکن منم تو مطالب علمی قبلا خونده بودم

عجیبه 🤔ولی کار خداس دیگه

نمیشه از اول دوتا بودن وییی خدا مبارکه

دوماه دیگه خیلی عجیبه مگه میشه احتمالا یه قلش رشدش کم بوده که خیلی غیرطبیعیه

وااااا مگه میشه. مگه داریم ،😐😐😐😐

اااا چه عجیب حالا چه جوری میشه؟
یعنی یکی رو میزارن دستگاه؟

سوال های مرتبط

مامان سیاوش‌وکیارش مامان سیاوش‌وکیارش ۲ سالگی
سلام مامانا خوب هستین عزیزای دل ی راهنمایی می‌خوام ازتون
من اونموقع ک ازدواج کردم مادر شوهرم سکته کرده بود نمیتونست راه بره بخاطر همین بعد اینکه من عروسی کردم من خونشون پخت‌وپز و آب جارو میکردم
قبل من هم جاریم بود
بعد اومد بعد چهار سال من باردار شدم با اینکه دوقلو بودم و لکه بینی داشتم ولی باز رفتم تا یکی دو هفته قبل زایمانم ک هم لکه بینی گرفتم هم سنگین شده بودم دیگه نتونستم برم یکی دوروز جاریم رفت بعد اون قهرمرد رفت خونه مامانش گفت من ی وعده میام براتون غذا درست کنم پدرشومینا هم گفتن شام بیا خلاصه این فقط شبا واسه شام درست کردن میرفت منم واقعا وجدانم قبول نکرد پیرزن پیرمرد ناهار نداشته باشم یا غذای مونده شبو بخورن خونه ناهار درست میکردم می‌بردم براشون یجورایی مثل ناهار شد با من شام با اون تا اینکه بچه‌هام ب دنیا اومدن بعد زایمان هم همینطور باز من ناهار میزاشتم اون شام بچه‌های من ک هفت هشت ماهشون شد رفتم ب جاریم گفتم بیا نوبتی کنیم یروز تو برو یروز من یمدت هم اینجوری کردیم ک خانم هوس بارداری کرد ک دوتا دختر داره پسر نداره رفت دکتر واسه ای یو ای بعد اون رفت نمیدونم چی رحم عمل کرد یکی دوماه نیومد من رفتم جاش بعدش اومد مادر شوهرم فوت کرد تو مراسم مادرشوهر آپاندیس جاریم ترکید رفت عمل باز یکی دوماه نیومد من رفتم جاش بعد اونم رفتiuiکرد یمدت اومد باز افتاد ب لکه بینی دیگه تا الان ک بچه‌هاش نزدیک یکسالشونه نیومده من رفتم