۱۱ پاسخ

وفتی خابه بخواب کار خونه همیشه هست بچه ۳ ماهه خیلی میخابه بچه ب مادر شاد احتیاج داره ن خونه تمیز

طبیعیه این حسا گاهی اوقات منم اینجوریم
همش از بی خوابیه

منم پسرم نمیخوابید تا یه ساندویچ پیچش کردم و خوابید و چون دستاشو نمیتونست تکون بده خواب طولانی رفت و من اونجا فهمیدم که بخاطر تکون دادن دستش هی از خواب بیدار میشه و خواب طولانی نداره

وای خواهر خیلی خیلی درکت میکنم منم همش عصبیم چون ن خواب راحت دارم ن خوراک درس حسابی میخورم عصبی میشم بلانصبت همه یه دسشوییم نمیتونم برم کسیم نمیگیرتش کمکم میشینم گریه میکنم افسرده وعصبی شدم شوهرمم درکم نمیکنه کمکمم نمیکنه

منم خانواده خودم و همسرم یه شهر دیگه زندگی میکنن خودم تنها با یه بچه دوماه شوهرم روزها سرکار شب ها که میاد خودش که حال خودم و میبینه دلش میسوزه پسرم و میگیره میگه تو برو بخواب ولی شب بیداری ها و خسته گی روز خیلی سخته فقد میگم یه اتاق تاریک باشه منم یه شب آروم بخابم روزها حتی نمیتونم به کارهای ساده خودم برسم وقتی پسرم زیاد گریه میکنه نمیتونم آرومش کنم خودم باهاش گریه میکنم الان واکسن دوماهگی ش و زدیم که اصلا نمیتونم بزارم پایبن همین که از رو پام گزاشتم زمین بیدار میشه و محکم گریه میکنه باورت میشه خودم مثل پیر زن ها زانو درد گرفتم از بس روز و شب روپاهامه،شما تنها نیستی منم مثل شما کلافه ام از بی کسی اصلا فکرش و نمیکردم

خواهر جان همه اینها اینقدر زود میگذره که فکرشم آشفته میکنه آدم را
من خودم وقتی از بیمارستان اومدم یه لحظه به خودم اومدم که پسرم چقدر زود بزرگ شد و ۶سالش شد و همه بی‌خوابی های بچه اولم و گریه های مداوم یادم رفت ووقتی مرور میکنم واقعا به خودم افتخار میکنم
این رفتار و تغییر خلق ها از ۱تا ۲سال ول متغییر. پس خودت را سر زنش نکن تا هرمون ها به حالت اول برگردن تازه بخودت افتخار کن که یه مرحله بسیار سخت بنام زایمان را پشت سر گذاشتی و ۳ماه اول تولد دختر ناز تون هم سپری شده.

واین که اصلا قهوه نخور اگه شیر خودتو میدی چون کافئین داره بچت نمیخوابه
و قهوه بیشتر از پا درت میاره چون حتی وقتی ک بچت خوابید تو دیگه نمبتونی بخوابی چون قهوه خوردی

هروقت خوابه خودتم بخواب باهاش

هر چند روز یه بار ک خستت شد برو خونه مادرت بچه رو بگیرن خودتم استراحت کن

من اینکارو میکنم آدم میپوکه خودش تنها

تو تنها نیستی عزیزم
هر مادری هرچقدرم ک صبور باشه حداقل یکبار مثل تو میشه
طبیعیه
شما تا چند ماه پیش روند زندگیت یجور دیگه بوده تا بیای به این شرایط عادت کنی ماه‌ها طول میکشه
هرروز ک بگذره صبورتر میشی یه مادر واقعی میشی
وقتی برات بخنده شیطونی کنه راه بره و حرف بزنه همه این سختیا یادت میره

منم گاهی اینجوری میشم .. از خستگی زیاده ..
فکر کنم طبیعیه .🥲🥲

به هرحال بی خوابی خیلی سخته ادم اذیت میشه
قلق خوابشو پیدا کن شمام باهاش بخواب وقتی دخترتون خوابید

سوال های مرتبط