۵ پاسخ

عزیزم کم کم دارید به لحظات اضطراب جدایی نزدیک میشید

تن ماهی . ماکارونی . سیب زمینی سرخ کرده . املت . کوکو

به نام خدا سیب زمینی آپز با کره 😂

دختر منم همش بغلمه میزارم زمین گریه میکنه

املت 😂

سوال های مرتبط

مامان آراد مامان آراد ۹ ماهگی
بچه ها دیگه دارم روانی میشم یعنی اراد اصلا نمی ایسته ساعت 11شوهرم زنگ زده مهمان داریم غذا درست کن مرغ نبود تو یخچال گوشت در اوردمه گذاشتم ابپز شه سریعتر درست شه ارادم همش گریه گریه که بغلم کن همه اسباب بازیاشو ریختم جلوش تلویزیون روشن کردم اصلا نگاشونم نمیکرد میگفت فقط باید بغلم کنی خونه هم به هم ریخته ظرفا نشسته نمیزاشت ی پتوهم تا کنم تو بغلم برنجو خواستم ابکش کنم ی دستی سنگین بود همه ابش ریخت رو گاز دیگه اب ریختم تو ظرف گذاشتم جلوش یکم سرگرم بشه تا کار کنم ی 5دقیقه بازی کرد همه اشپزخونرو با اب یکی کرد خودشو کامل خیس کرد منم تازه میخواستم یکم کار کنم دوباره شروع کرد ب گریه لباساشو در اوردمه حوله پیچیدمه دورش تو بغلم تکونش میدادمو ی دستی کار میکردم ی بار پیازام سوخت زودپزم ندارم گوشتم هنوز نپخته اینم لخت تو بغلم با حوله اشپزخونه هم خیسسسس هول هولکی ک ظرف میشستم چاقو ها همه انگشتامو زدن از این ورم از انگشتام خون میومد😐😐 یعنی تو ی کلمه میتونم بگم روانییی شدمممم همشم تقصیر شوهرمه اگه زودتر بهم خبر میداد اینطور نمیشد اخه خونه کسی ک بچه 8ماهه داره ساعت 11باید خبر داد ک میان بعدم اگه مرغ بود سریع ی چی درست میکردم گوشتم هیچیشششش نپختهههه یعنی بخدا دیوونه شدمه از دسته این بچه و کارا یهویی باباش