۱۷ پاسخ

اخ‌ اخ چرا هرچی بزرگتر میشن سختتره
دختر منم یه لحظه نمیشه تنهاش گذاشت
حتی وقتی خوابه هم باید پیشش باشم
چون هی از خواب میپره من‌ دستشو میگیرم دوباره میخوابه

خداقوت مامان جان
اگه بتونی از کمک و همراهی کسی استفاده کنی تا چند ساعتی تو آرامش باشی و استراحت کنی خیلی حالت تغییر می کنه

هممون همین وضعیت روداریم منم گاهی میشینم گریه میکنم ولی بعدش میببنم که اشتباه ازمنه چون یاسین خیلی کوچولوعه و نیاز به آغوش و رسیدگی داره
شماهم صبوری کن جانم به زودی روزای سخت هم تموم میشن🐣😘

من داد میزنم فوش میدم بعضی وقتام میزنم ولی خیلی ناراحتم ازین دست خودم نیس🙂‍↕️

از چی‌چه رفتاری چه کاری میشه؟؟
چیکار‌کنیم خوب شن؟
من۳ماه دیگه باید برم سرکار

از تو چه پنهون ده دفعه پیشبند و دستکش دستم کردم دراوردم هنوز ظرفام تموم نشده از ساعت هفت تو اشپزخونم🤐

هنه همینیم خاهر
فقط توان خدا بهمون بده

دقیقا منم...اینقدر داغون بودم امروز اجیم می‌گفت نکنه دوباره بارداری؟.
گفتم بخدا بچه اذیتم می‌کنه باور نمیکرد

عین وضعیت امروز من پریودم هستم اصلا تسلط ندارم رو خودم امیدوارم زودتر ماه دیگه بیاد برم سرکار ب تایمی واسه خودم باشم خستممممم

منکه از بس بغلش کردم دستام کتفم مال خودم نیس از درد

چقدر همدردیم
و این کار هر روز منه
میگه فقط بشین بغلت باشم
کارو زندگی تعطیل
دارم دیوونه میشم خونه زندگیم ترکیده همش نامرتب
خسته شدم ازین وضعیت
منم تازگی دارم داد میزنمو از خودم خیلی بدم میاد بعد از این کار
ولی مگه اعصاب مااز چیه؟؟؟
میخام گریه کنم

درکت میکنم....گاهی ادم سلول ب سلول تنش درد میکنا

فقط توکل بخدا کندهمین

کاش یه کمکی داشتیم یا اینکه باباها بیشتر میتونستن وقت بگذرونن باهاشون
منم حقیقتا خسته شدم ☹️

منم همینم واقعا کمکی هم ندارم یعنی بچم خیلیی بهونه گیره پدرم دراومده

وضع هممون همینه عزیزم خدا صبر بده بهمون 🥲

اوف چقد درکت میکنم سعی کن تکرار نکنی

سوال های مرتبط