۱۰ پاسخ

منم همینم ،بااین ک دنیای اسباب بازی گرفتم براش دنیای رنگ وسایل نقاشی گرفتم ،همه چیو براش محیا کردم ،میریم دوتای بیرون ،میگردیم پارک ،خوردمی همه چی ،ولی همش احساس ناکافی بودن میکنم،مثلا اون ساعتی ک بیداره بازی می‌کنه ی یکی دوساعت گوشی دستمه عذاب وجدان دارم ،همش ب خودم میگم نکنه من مامان بدیم ،نمیدونم این تروما چیه از کجا میاد

دقیقا منم ولی بخاطر بچه دومم هست من باردار که بودم بشدت عذاب وجدان داشتم حالا یکم بهتر شدم

من احساس نمیکنم واقعا ناکافی ام 🤣🤣🤣

این حس ینی خوبی به عنوان یه مادر بگم بچه امنیت ارامش و تغذیه مفید میخواد تامینه؟ پس اوکی

نه اصلا چون بیشتر از توانم براش زحمت کشیدم

نه صدمو براش گذاشتم ولی دومی بیاد چون سرگرم اونم شاید این حس پیش بیاد

منم همین حس رو دارم‌

دقیقا منم

بنظرم شما کم کاستی نداری فقط داری مرحله افسردگی میگذرونی اگه دل سوزی میکنی گریه سر چیز کوچیک تو مرحله افسردگی هستی🫥🫥

این احساس طبیعیه عزیزم اما سعی کن تو خودت حلش کنی چون با اومدن تو راهی این اخساس صدبرابر میشه و اونوقت خیلی اذیتت میکنه

سوال های مرتبط

مامان مهراد مامان مهراد ۴ سالگی
مامانا لطفاً اگه تجربه مفیدی دارین درباره سوالم جواب بدید...
وقتی می‌رید خونه مادر شوهرتون و بچه های خواهر شوهرتون و برادر شوهرتون با بچه تون بازی نمی‌کنن
حرصش میدن یا باهاش دعوا میکنن و کتک کاری میکنن
شماها چیکار. میکنید
من دلم میسوزه برا بچه ام خیلی ناراحت میشم قیافه ام هم تابلو میشه ک ناراحتم
چند روز پیش بچه خواهر شوهرم ک همسن پسرمه س بار پسرمو زد من هیچی نگفتم بار آخر رفتم لپشو یواش کشیدم گفتم پسرمو نزن اونم یهو جییییغ و داد ک زندایی منو زد .... حس کردم خواهر شوهرم ناراحت شده بعدش با جاریم نموندن برا شام و رفتن
مادر شوهرمم گفت بهتر بزار برن بچه هاشون اذیت میکنن
البته خواهر شوهرم با من رابطه اش خیلی بهتر ه تا جاریم
البته همیشه پسر خواهر شوهرم با پسرم دعوا میکنن و هولش میده اذیتش می‌کنه ولی پسرم دوستش داره
منم اکثر وقتا ب رو خودم نمیارم میگم بچه اس اونم با اینکه پسرمو اذیت میکنه
اما اون روز واقعا عصبی شدم از دستش
بنظرتون من بیشتر حق داشتم ناراحت بشم یا خواهر شوهرم