۱۱ پاسخ

پسر منم مشکل قلب داشت آنژیو شد هرماه میبرم برا اکو
خداروشکر بهترشده و دیگ نباید ببرم تا ۶ماهگی
وارد ۲ماه ک شد اسهال و پارگی پرده گوش‌ امونش‌ برید بچم ی هفته بستری بود‌
الانم ک ۳ ماهش شده پرده گوش‌ چپش پاره شده😭 ینی نمیدونم چطو خدا تا حالا‌ منو نکشته ک ایقد زجر‌میکشم از بیگناهی‌بچم

خدا قربونت برم خالههههه

ی روزی ان شالله بزرگشدی قدر مامانتو خیلیبیییی بدون

ما از اول باهاش بودیم
خیلی برات زحمت کشید
خیلی غصتو خورد😘🌱

آخ ننه قربون قیافت
✨️🧿

به امید خدا که همه چی خوبه
آوین صحیح و سالمه و آزمایشاش خوبه و اکو قلب هم جوابش خوبه
نگران نباش
درکت میکنم و میدونم اینکه نگران نباشی سخته یا حتی غیر ممکن
ولی تو خدا رو داری
این همه کمک کرده بهمون تو بارداری و بعدش و....
مطمئن باش این مرحله هم میگذرونی با دل خوش میایی اینجا حست رو میگی

جانممم. الهی ک خدا سلامتی و حال خوب نصیب کنه. نگران نباش انشالله همه چی درست شده ،و حال دلتون خوب شه

هیچیش نیست،کاملاسالمه،اصلا نگران نباش عزیزم،ما مادرا کلا یادگرفتیم جلوجلو غصه چیزایی که اتفاق نیفتاده رو بخوریم

عزیزدلم خدا کمک میکنه انشالله به حق پنج تن دختر کوچولوت سالم سالمه و استرسات رفع میشن

انشاالله چیزی نیست عزیزم❤️
برای رفلاکسش چه دارویی داده دکترش

ماشاالله بهش

عزیزم حق داری نگران نباش انشاالله این هفته میگن کاملا خوب هس وصعیتش، یه سوال شما از کجا فهمیدین غلظت خونش رو چون پسر منم ویروس گرفت و بستری شد قبلا الان غلظت رو گفتین استرس گرفتم

انشاالله که هیچیش نیست

سوال های مرتبط

مامان زلفلی مامان زلفلی ۷ ماهگی
تجربه من از زود شروع کردن غذای کمکی:
من بچم شدیدا ریفلاکس داشت و دارو میخورد با بی قراری هاش و گریه هاش رفتم دکتر و دکتر گفت چهار ماه و نیم شد غذاشو شروع کن
بهداشت هم گفت شروع کن
من شروع نکردم میترسیدم
پسرم تو این مدت هم ریفلاکسش پابرجا بود
زد و اسهال شد
دوباره رفتم دکتر و گفت باید غذا رو شروع کنی این بچه دیگه وقت غذاخور شدنش
من شروع کردم و یه هفته بعد رفتم بهداشت ببینم بعد اسهال چه فرقی کرده وزنش
دیدم وزن کم کرده!!!!!
کارشناس تغذیه بهداشت گفت نباید شروع میکردی تو باید شیرخشک ضد ریفلاکس بدی دکترت نباید میگفت شروع کنی
برو شیرخشک بده
من حرفشو گوش نکردم و دوباره اومدم دکتر
دکتر گفت تو حرف منو گوش بده من بیشتر حالیمه یا کاردان و کارشناس بهداشت؟ برو غذاتو بده شیرخشک هم نده مسیولیتش با من
من مقدار غذای کمکیم رو تو هر وعده بیشتر کردم
باورتون نمیشه
بچه از این رو به اون رو شد
انگار تمام این مدت شیر من براش کافی نبوده و دیگه وقتش بوده غذاخور بشه
اروم شد و گرفت خوابید و تا شب هم کیفش کوک بود
پ.ن: وزنش خوب بود که دکتر گفت شروع کنم و بعد از اسهالش وزن کم کرده
مامان آوین🪷🩷 مامان آوین🪷🩷 ۵ ماهگی
پارسال درست چنین روزی برای بار دوم بود که بی بی چک میزدم و در کمال تعجب دوخط میافتاد🥲 و منی که حاملگی یه چیز دور از دسترس میدونستم تو اولین اقدام باردارشدم و ترس و وحشتی که از دوران بارداری و زایمان و مادرانگی و خیلی کاراعقب افتاده که هنوز تو زندگی متاهلی انجام ندادی و...
خلاصه که من بعد از سه سال زندگی برای اولین بار بدون جلوگیری خواستم تست کنم ببینم میشه یانه که در کمال ناباوری باردار شدم😍😅 یادم نمیره که صبح ساعت ۸ زنگ زده بودم به مامانم های های گریه میکردم و مامانم اون سمت خط دلداری میداد میگفت خداروشکر ببین بارداری قرار زندگی جور دیگه بگذرونی و...
خلاصه یکم آروم شدم و ظهر رفتم ودکتر که مطمئن بشم گفت مطمئن باش بارداری و منی که بازم ترسیدم و لرزیدم. خلاصه دکتر برام دارو و آزمایش و سونو نوشت گفت به احتمال زیاد قلبشم تشکیل شده چون من وقتی فهمیدم باردارم که ۶ هفته و ۵ روز بودم.
دیگه رفتم یه جوراب بخرم برای سوپرایز همسری که بگم باباشدی و فلان بااینکه خودم میترسیدم ولی خب ذوق داشتم از طرفی دیگه رفتم مغازه و یدونه جوراب نوزادی صورتی برداشتم اومدم خونه این نامه رو نوشتم برای همسر محترم،غذا اینا آماده کردم منتظرموندم اومد خونه و سرسنگین بودیم(شب قبل باهم بحثمون شده بود)چایی و آوردم براش یه ربعی

ادامه کامنت...