دخترا بچه من صبحونه فقط خامه عسل یا کره مربا دوست داره بخوره ...تخم مرغ لب نمیزنه ....حالا من امروز تخم بلدرچین دو تا دونه نیمرو کردم ...با ترسوندن از فندک و شیاف بزور دادم بهش ...چون قبلا بچه تر بود تخم مرغ زیاد دادم بهش بالا آورد ...از اون به بعد نمیخوره میگه اگه بخورم بالا میارم ...چیکار کنم آخه بخوره ...الان دو تا تخم بلدرچین بزور دادم
نگید با کوکو کیک و ....اینا بده چون من میخواد تخم مرغ نیمرو رو راحت بخوره

میدونم مادری و صلاح بچت و بهتر از هرکسی میدونی
ولی جسارتا عزیزم آخه با ترسوندن از فندک و شیاف؟؟؟؟؟
به نظرت درسته؟؟
به تو خودت با تهدید و زور غذا بدن اصلا بهت میچسبه؟
تخم مرغ و آب پز کن شبیه جوجه و مرغ تزئین کن شاید خورد
یا نیمرو توی این قالب های شکلی درست کن شاید جذبش شد

میخوای تخم مرغ راحت لخوره از اون بر میزنی روح و روان بچه نابود میکنی یه تروما هم میزاری تو ضمیر ناخداگاهس
اصلا نخوره اینجور تخم مرغ خوردنی ذو خواهر

بچه من از کله پاچه و گوشت قرمز متنفره بزور بدم بالا میاره
آدم باید غذا رو با اشتها بخوره به دلش بچسبه
از نظر جسمی تقویتش می‌کنی از نظر روحی داغونش

اون مدل خوردن ک شما دادی بهش جز ضرر هیچ فایده نداره بدتر ماده سمی ترشح می‌کنه بدنش
از ما گفتن
ول کن ی مدت

خب نخوره
هر آدمی از یک یا چند غذا خوشش نمیاد

اصلا بچه رو نترسون از چیزی
خیلی اشتباه کاری ک می‌کنی

اگه نمی‌زنیمون باید بگم خب اون بچه از تخم مرغ زده شده واصلا نمیتونه بخوره اصلا هم واجب نیست بخوره، پسر من آجیل لب نمیزنه، نیم رو وخیلی چیزای دیگه هم نمیخوره اما هیچ اجباری نیست که بخوره

عزیزم لباسای خیلی خوشگلی سفارش دادم واسه فروش اگه بخوای
تعدادشونم محدوده

عزیزم روحش مهم تر از جسمشه نترسونش به خاطر خوردن حالا اون نیمرو دوست نداره ببین چه مدلی دوست داره اونو بده مثلا دختر من تخم مرغ آبپز با سیبزمینی آبپز و کره میخوره یا به سیب زمینی سرخ کرده تخم مرغ میشکنم روش سفت شد میدم بخوره یا کوکوچرا میگی حتما باید نیمرو باشه چرا زور میگی بهش شما خودت یه چیزی دوست نداشته باش خوشت میاد یکی با تهدید و ترسوندن بزور بده بخوری نکن عزیزم گناه داره اون نمیتونه از خودش دفاع کنه

خودت مگه همه چی دوست داری
اونم خب تخم مرغ دوست نداره

عزیزم بچه هام وقتی مریض میشن قید غذا را میزنن. حالا یه مدت مریض شدن هفته ی پیش با زور و اصرار و تهدید بهش دو سه قاشق غذا دادم اونم بدبخت فقط گریه میکرد و بزور تونست بخوره . من و پدرش چقدر عذاب وجدان گرفتیم از اون بعد تصمیم گرفتیم چیزی را بزور ندیم . امروز گفت ناهار نمیتونم صبحانه هم نخورد چون مریضه گفت خوابم میاد گرفت خوابید بهش گفتم حالت بهتر شد و تونستی غذا بخوری بگو مامان برات می‌زاره اونم گفت باشه

ینی چی با ترسوندن فندک😑😑😑

تخم ربی کن کارنم از بو تخم مرغ بدش میاد یکم رب میزنم دو تا لقمه میخوره

زوری و این مدل نده بدتر میشه ک 😳😳😳😳

گناه داره بدش میاد از تخم مرغ مجبورش نکن
دختر منم دوست نداره
هر ادمی از ی غذایی زیاد بخوره رو دل کنه تا مدتها متنفر میشه از اون غذا

عزیزم باید بهش زمان بدی تا فراموش کنه و با داستان این موضوع رو بهش بگو ممکنه هر غذایی رو بالا بیاریم به هر دلیلی