۸ پاسخ

به سختی ولی خدا که هست 😍

منم تنهام دورم ار مادرم و مادر شوهرم
خیلی سخته برام تنهایی

آره دیگه بزرگ شده ولی هنوز بازی میکنه خیلی بازیگوشه

یازده سال داره

خدا واسه ماهایی که مامان‌و زود از ما‌گرفت و خانوادهامونو تو شرایطی قرار داد که نمیتونن کنار ما باشن قدرت و صبوری زیاد فرستاد
الهی همیشه سایه ی مادرت همیشه بالاسرت باشه عزیزم
من همسرمم وقتایی که خونس کمکم میکنه تا استراحت کنم
شکر خدا پیش میره روزام❤️🙏

خدا برات نگه داره منم تنهام البته پسر دسته گلم هست گاهی کمکم میکنه

من که فقط 15 سالمه تا 10 روز مادر و مادر شوهرم بودن بعد خودم بلند شدم کارا مو کردم واقعا اصلا هیچ سختی نداره من که اصلا اذیت نمیشم

خدا برات حفظشون کنه همشهری..ما که تحمل میکنیم

سوال های مرتبط

مامان مهراد🩵 مامان مهراد🩵 ۸ ماهگی
امروز به خاطر همه ی خستگیا و کم خوابیا و نگرانیای این هفت ماه خسته بودم البته خدارو روزی هزاربار شکر میکنم برای داشتنش وازش ممنونم واسه این هدیه ی زیبا
ولی واقعامادربودن چقدر سخت بوده
پسرم خیلی سخت میخابه همش باید بشینم بذارمش رو پام وگرنه خوابش یه ربع بیست دیقه اس رو زمین و روتخت
تا پنج شیش ماهگی خیلی کم شیر میخورد همیشه وزنش کم همه ی وقتمو براش میذاشتم شاید هفته ای یه بار به زوربه حموم میرسیدم الانم همچنان یروز غذا میخوره یروز نمیخوره یبونه هایی که نمیدونم علتش چیه دلش دردمیکنه دندونه چیه
تا میذارمش زمین شروع میکنه به گریه خونمون حسابی ترکیده هیچ جا مرتب نیس
یهو پسرم شیطونی میکرد نمیخابید عصبانی شدم رفتم تو خودم
همسرم هی داشت باهام شوخی میکرد که عه مهراد اذیت میکنه با من قهری
یهو زدم زیر گریه....حس میکنم خیلی تحت فشارم همه ی تلاشمو میکنم اما باز حس میکنم شاید اینکارو میکردم بهتر بود شاید اون کارو میکردم بهتر بود
مدام در حاا قضاوت و سرزنش خودمم واسه این هفت ماهم
و درنهایت خیلی خسته ام
شمام اینطورید؟یامن افسرده شدم