۱۰ پاسخ

چقدر خوب به کارهات می‌رسی ، من حرئت ندارم پامو از خونه بزارم بیرون . غذا هم که هیچی

پس کی میخوابی

من‌ ازخاب پاشدم تا چهارساعت بچم گریه کرد خابوندمش بعدشام درست کردم باز بیدارشدوتاالان گریه کرد خسته شدم🥲😭

اخ دمت گرم من انقد شبا دیر میخوابه پسرم صبحا هیچ حسش نیست از جام بلند شم 🤦🏻

خدایی دمت گرم من انقد زود خسته میشم که امیدوارم بچم بزرگ تر میشه راحت تر بشه نگهداریش اینجوری که خیلی سخته

خدا بهت سلامتی بده گلم...هعیی منم همینجوری بدو بدو به کارام میرسم چون دخترم روزا بخاد خیلی بخابه بیس دقیقه نیم ساعت.. همسرم کمکم میکنه خیلی
بستگی به بدقلقی بچه هم داره

خیلی قشنگ گفتی.... آفربن

منم امروز اولین روزی بود خونه خودم با بچه تنها بودیم 😁
صبح ساعت ۵ بیدار شد همسرم همون موقع رفت سر کار
تا ۸ بیدار بود
بعد خوابید تا ۹ منم خوابیدم
دوباره بیدار شد منم بیدار شدم ی چیزی خوردم ساعت ۹:۴۰ دوباره خوابید تا ۱۱ منم خوابیدم 😁😁
بعدش شروع کردم کارای خونه
لباس ها شستم پهن کردم
شام ماکارونی درست کردم
اتاقمون رو مرتب کردم چمدون ها و محتویات پخش و پلاشون رو گذاشتم سر جاشون
یخچال رو مرتب کردم
ی دستمال کشی سطحی کابینتا
این وسط هزار بار شیر دادم آروغ گرفتم پوشک عوض کردم 😂
ساعت ۹ شب هم همسرم اومد

دوتا تاپیکای آهرمو بخونی رفیق میفهمی منم امروز چیکاره بودم🤣🤣🤣

اگه بیرون شیر بخواد چیکار میکنی؟ یا خوابش بگیره؟

سوال های مرتبط

مامان کارن مامان کارن ۲ ماهگی
تجربه واکسن دوماهگی... شب قبل از واکسن تجربه ی مامانا رو تو گهواره میخوندم ترسیده بودم ،از استرس معده درد عصبی شدم ☹️ نگران بی قراری موقع واکسن و تب بعد از واکسیناسیون بودم... اما خدارو شکر موقع واکسن خیلی گریه نکرد و بعد از اونم اونقدر که فکر میکردم‌ وحشتناک نبود...
اما کارایی که کردم و تجربه ام... روز قبل از واکسن بردمش حموم شبم زود خوابش کردم قنداق کردم که راحت بخوابه و روز واکسن کم خوابی نداشته باشه. روز واکسن قبل از رفتن بهش شیر دادم ،پوشکشو عوض کردم و مرتبش کردم،تو مسیر استامینوفن خریدم ،قبل رفتن شیر دوشیدم و شیشه رو همراهم گذاشتم ، بعد از واکسن با بغل و شیر سریع آروم شد،وقتی اومدم خونه مامانم رو پا تکونش میداد و منم کمپرس سرد میذاشتم‌رو پاش ،خوابید و بعد از ۲ ساعت بیدار شد و گریه هاش شروع شد... پاشو که تکون میداد درد اذیتش میکرد ،با بغل و تکون رو پا اروم تر میشد،فقط ۴ ساعت بی‌قراری کرد بعدش دیگع راحت خوابید،تو اون ۴ ساعت شیر هم نمی‌خورد دیگه الان اوکی شده.کمپرس سرد هم مرتب استفاده کردم. ایشالله تا فردا خوب خوب شه☹️❤️
مامان «شهرزاد🦢» مامان «شهرزاد🦢» ۲ ماهگی
ساعت ۴ صبحه. خونه تو سکوته.. از ساعت ۳ با صدای همسرم بیدار شدم که پاشو نوبت توئه من میخوام بخوابم فردا میرم سرکار منم توپیدم بهش که بگیربخواب دیگه بچه که خوابه نشستی بالاسرش که چی.اونم گیج بود خیلی نفهمید چی میگم دعوامون نگرفت
بلند شدم برای دخترم شیرآماده کردم و پوشکش رو عوض کردم بله اینا کاراییه که همسرم فکر میکنه من آموزش دیدم و یه زمانی بچه از روی چمن پیدا کردم و برای خودم بزرگ کردم و یاد گرفتم و پس طبیعیه که اون بلد نباشه و همیشه باید من انجام بدم. بگذریم(خطر خفه کردن همسر در خواب)
بلند شدم ظرفای دیشب که از شام مونده بود رو جمع کردم خونه رو مرتب کردم ظرفا رو شستم آبجوش برای فلاسک شیرخشک آماده کردم لباسای شسته شده شهرزاد رو تا کردم گذاشتم تو گشوش و بعد نشستم براش خاطره نوشتم
نوشتم که چقدر استرس برای واکسن دوماهگی
فردا واکسن داره.. نمیدونم چقدر اون قراره گریه کنه و از گریه‌های من بیشتره یا نه. دلم میخواست فردا رو اسکیپ کنیم تا چند روز بعد... پاهاشو بوسیدم
انگار برای مادرشدن آفریده نشدم و یا شاید اصلا مادرشدن همینه. اینکه کاش سوزن واکسن و همه سوزنهای دنیا رو به من بزنن نه دخترم. اون برت این دردا خیلی لطیف و کوچیکه
بنظر میرسه زیادی چس چسی و چسونه واویلابازی درآوردم. یه واکسنه دیگه زن چرا انقده خودتو باختی؟ دخترت باید از همین الان قوی شه که بعدها پی پی کنه در دهان یاوه گویانِ قوم شوهر دیگه
مامان جوجه طلایی🐣🩵 مامان جوجه طلایی🐣🩵 ۲ ماهگی
تجربه م از واکسن دوماهگی
تنها چیز اذیت کنن درد پای چپ بچه هستش که وقتی تکون میده دردش میگیره گریه میکنه که تا حدود ۸ ساعت بعد واکسن ادامه داشت
تو اون مدت من پاهاشو بستم جوری که کف پاهاش بیرون باشه تب نکنه
هر یکساعت تبش رو گرفتم که تحت کنترل باشه
هر ۴ ساعت دقیق دو برابر وزنش پاراکید دادم که باعث شد هم میخابید کمتر تکون میخورد هم نمزاشت تب کنه اصلا
بعد ۸ ساعت هم پاشو باز کردم دیگه درد نداشت و راحت تکون میداد
شیر هر دوساعت بیدار میکردم میدادم که از شیر نیوفته و آب بدنش کم نشه تب کنه
فقط تنها مشکل زیاد خوابیدنش این بود که دیشب خوابش بهم ریخت چون پسر من خواب شبش میزون بود و دیشب تا ۳ فقط خوابید بعدش سرحال بیدار شد انگار که ۸ صبحه🤣
هر ساعت حدود یه دیقه کمپرس سرد رو داخل پارچه رو پاش گذاشتم و یه دستمال نمدار تو یخچال گذاشتم که خنک بمونه و تو تایمی که کمپرس میزاشتم اونم میچسبوندم کف پاهاش که بازم کمک کرد تب نکنه
از امروز صبحم پاراکید کردم ۶ ساعت یبار و هر ساعت کمپرس گرم دارم میزارم
خداروشکر خیلی اذیت نشدیم گفتم باهاتون به اشتراک بزارم
مامان ثنا مامان ثنا ۴ ماهگی
تجربم از واکسن دو ماهگی
من نیم ساعت قبلش دو برابر وزن دخترم بهش پاراکید دادم. لباس زیر دکمه با شلوار تنش کردم که راحت بشه واکسن زد روز قبلم حمامش کردم. شیر هم بهش دادم که معدش خالی نباشه. دوتا قطره خوردنی بهش دادن دوتا هم به پای راست و چپش زدن. بهداشت گفت روز اول کمپرس سرد روز دوم کمپرس گرم. اما من طبق تجربه بقیه کمپرس سرد رو نذاشتم چون میگفتن دردو بدتر میکنه. آوردش خونه حالش خوب بود بازی میکرد بعد یک ساعت دردش شروع شد. پاشو با قنداق بستم گذاشتمش رو پام و پاشو با دست گرفتم که تکون نده دردش بیاد. لباس هم یک لا تنش کردم که تب نکنه. خداروشکر دخترم بی اشتها نشد که شیر نخوره طبق روالش شیر خورد اما اگر برای شما نخورد میتونید توی خواب بهش بدین یا بدوشین با قطره چکون بدین. از ظهر تا غروب دائم روی پام تکونش میدادم و پاشو با دست گرفته بودم هر چهار ساعت پاراکید میدادم تحت تاثیر اون خواب بود. هشت شب یکم تب کرد. بردم صورتشو دستاشو با کف پاشو شستم پایین اومد یک ساعت بعد شیر بهش قطره دادم که بلافاصله بالا اورد. ولی من باز بهش دادم .بار بعدی هم که بهش دادم باز بالا اورد فهمیدم طعمشو دوس نداره. شیر خودمو چنددقطره دوشیدم با قطره قاطی کردم بهش ریز ریز دادم. دفعه های قبل اشتباهم این بود یهو میدادم. امروز خداروشکر دیگه درد نداره اما یکم دمای بدنش بالاس که هر 6 ساعت قطره میدم. پاشم کمپرس گرم میذارم که گلوله نشه. من داروهای ضد کولیکشو بهش ندادم چون فکر کردم ممکنه تداخل داشته باشه و معدشو اذیت کنه چون دخترم رفلاکسی هم هست. دیشبم هر یک ساعت تبشو چک میکردم یه جا که خیلی رفت بالا فقط زیر پوش تنش کردم البته دمای خونه حدودا 26 درجه بود.