۲ پاسخ

وای دختر بزرگه منم‌همین بود میترسید شرت عینکی پاش میکردم پی پی میکرد میبردم میشستم ببین من گفتم دخترم دوست پی پی تو دستشویی منتظرشه بیا تو دستشویی پی پی کن اب بریزیم بره پیش دوستش بعد یه بار اومد افتابه اب پر کردم پشتش اخر ریختی گفتم بای بای کن خوشحاله میره پیش دوستش از اونموقع ترسش ریخت همش میگفت بریم پی پی بره پیش دوستش

تازه اول کاری انشالله که زود بگه وفقط اصلا اصلا عصبانی نشو وگرنه مثل من یک سال شلوار پیفی شستم تا بلاخره پیش تو دسشویی کرد

سوال های مرتبط