۴ پاسخ

طبیعیه عزیزم
آیهان اوایل ک کلا تارزان شده بود
حالا تازگیا شورت میپوشه فقط

هروقت دیدی ب خودش دست میزنه اصلا تذکر نده
حواسشو پرت کن

حتما بهش شورت بپوشون

اگ تازه از پوشک گرفتی ک طبیعیه😃پسرم تا چن ماه هروقت شلوار پاش نبود دست میزد ب اونجاش الان دیه اینکارو نمیکنه

وایی واقعا همینطوره پسرمنم جدیدا خیلی دست میزنه یه وقتا میگه میخوام نازش کنم بزرگ شه غذا نخوردم کوچیک مونده 😭😂چشام دراومد خدایا این چی میگه همسرم میگه توجه نکن کنجکاو شده

سوال های مرتبط

مامان رایبد💙 مامان رایبد💙 ۳ سالگی
امروز ده روز که رایبد از پوشک گرفتم باید عرض کنم من همیشه قبل از هر چالش و موقعیتی اینقدر که استرس قبلش از پا درآوردتم خود اون موقعیت سخت و جانفرسا نبوده😂
مثلاً از شیر گرفتن، واکسن زدن، تایم های بیماری و مریضی و در نهایت همین پوشک گرفتن...
اینقدر ترک پوشک برام شده بود کابوس که اصلا دلم نمی‌خواست وارد این پروسه بشم خصوصاً که هر روز کلی مامان مستاصل اینجا میدیدم که راجع به قضیه پوشک گیری مینالیدن😥
اما خداروشکر این مرحله هم خیلی راحتتر از اون چیزی که تصور من بود سپری شد، و رایبد بخوبی با این قضیه کنار اومد و همکاری کرد...
اینم بگم تا الان خیلی مواخذه شدم که چرا بچه رو از پوشک نمی‌گیری و دیر شد اما من از اول زمان مورد نظرم سه سال بود که بچه به آمادگی کافی برسه، خیلی ها مسخره‌ام کردن، خیلی ها بهم طعنه زدن و فکر کردن بخاطر تنبلی و راحتی خودم این کارو تاخیر میندازم اما برام مهم نبود، مهم این بود که تو این مسیر بچه ام آسیبی نبینه و هر دو اذیت نشیم، که خداروشکر همینم شد😍
شما هم کاری به اظهار نظر اطرافیان نداشته باشین، هر مادری شناخت بهتری از بچه اش داره👌
مامان حامی مامان حامی ۳ سالگی
سلام مامانا من پسرمو ۵ روزه مونده بود ب تولد ۳ سالگیش از پوشک گرفتم قبلش خیلیا بهم میگفتن زودتر از پوشک بگیرش پوشک گرونه نمیدونم عفونت میکنه زشته جلو بقیه ک‌ بچه با این سن پوشکه انگاری ک ۶ سالش بود بچم🤣البته منم قبل تر شروع کرده بودم ولی واقعا باهام همکاری نمیکرد یعنی من هرچی تقلا میکردم ک زود ب زود ببرمش دستشویی اون بیشتر مقاومت‌میکرد جوری شده بود این راه اتاق تا دستشویی رو تو بغلم مشغول یا کشیدن موهام بود یا چنگ زدن بدنم ک ب هر طریقی میخواست مانع بشه ک ببرمش دیدم اینطوری نشه هن خودش اذیت‌میشه هم من بماند حالا این وسطا گاهی ک دستشویی جیش نمیکرد از لج بازی میاوردمش بیرون تا شلوارشو بپوشم تو خونه جیششو‌ میزد.دیگ تصمیم گرفتم ب حرفای بقیه گوش ندم و صبرکنم ب موقعش تا اینکه بالاخره قبل تولد ۳ سالگیش تونستم از پوشک کامل بگیرمش فقط ۲ روز اول ی بار تو شلوارش جیش کرد ی بارم نتونست شماره ۲ رو کنترل کنه و تو شلوارش زد از اون روز تا الان راحت هم جیششو میگه هم شماره ۲ رو نیازم نیس زود ب زود برمش دستشویی امروز خودش ساعت ۷ بیدارم کرد مامان پی‌پی.نمیدونید چقد خوشحال شدم انگار تموم دنیارو یهم دادن یعنی من اورستو فتح میکردم اینقد خوشحال نمیشدم ک با گفتن پی پی این بچه خوشحال شدم.و این بود تجربه من