۵ پاسخ

من حاظرم هر کاری کنه فقط غذابخوره یعنی همه چی رو تحمل میکنم الا این قضیه اینقدر فشار روحی بهم میاره

هرچی سخت بگیری سختتر میشه ..بیخیال شی راحتتری

نه چرا حرص بخوری آخه خب بچه است دیگه.مگه چیکارا میکنه؟

آه اره روانی شدم ولی همیشه سعی میکنم خودمو کنترل کنم و باهاش وقت بگذرونم

من فقط وقتی غذا نخوره خیلی اذیت میشم همین
برای بقیه وقتا اصلا حرص نمیخورم

سوال های مرتبط

مامان نوتلا توت فرنگی مامان نوتلا توت فرنگی ۲ سالگی
خانوما شما هم مثل من زیادی از دست شوهرتون حرص میخورید یا من اینحوریم؟به خدا روز نیست حرص نخورم،روز نیست غر نزنم،دعوا نکنم باهاش.خیلی بیخیاله و برعکس من کلا تند و فرزم.عجول.اما ایشون سست.
هزار هزار مورد هست که مثال بزنم‌.مثلا الان بهم بگه بیا بریم بیرون قشنگ ۳ساعت طول میکشه آماده بشه اما من خودمو دوتا بچه ها رو یه ربعه آماده میکنم.یا مثلا الان گفت پسرمو آماده کنم ببرش بیرون رفتم تو اتاق پسرمو یاد گرفته در راهرو رو باز میکنه.در رو باز کرد دیدم دخترم که تازه راه رفتن یادگرفته سرعتی رفت بیرون.خداشاهده تا از اتاق پریدم بیرون دیدم یه قدم مونده دخترم با مغز از پله ها بیافته پایین.یعنی گرفتمش مردم و زنده شدم.آخر هم با عصبانیت به شوهرم گفتم برو دیگه خونه نیا نبینمت.رفت.اینقدر احمق که حتی نگاه نکنی بچه کجا میره😫😫کی میشه من بمیرم از دست. این سه تا راحت شم.خدامیدونه روانی شدم.۸روزه نخوابیدم به خاطر مریضی بچه ها.از اونطرف دیشب داشتم از خستگی جوون میدادم بچه ها رو خوابوندیم ثانیه نشد خوابم برد اومده بیدارم میکنه درخواست میده.یعنی خونش حلاله اگه بریزم.ولی خودش ریلکس عالم😬😬