۸ پاسخ

دو قدم اونطرف تره دیگه. هندیش نکن . نصف شب هر موقع بیدار شدی یه سر بزن بهش . اگه مشکلی داشته باشه خودش نصف شب بیدار میشه میاد پیشم میخابه یا هر موقع چشم باز کرد میاد پیشم

نه من میخواستم جدا کنم پسرم میگه میترسم تنها بخوابم یه شبایی شب ادراری داره تا جیش میکنه ناخوداگاه بیدار میشم سریع شلوارشو عوض میکنم میترسم استرس بگیره بدتر بشه یا شلوارش خیس بشه سرما بخوره

شاید باورت نشه جدیدا تحقیق شده پیش پدر نادر خوابیدن اونقدرم بد نیست از استرس های بزرگ سالی جلوگیری میکنه عجبب اما واقعی

نه من که جدا نکردم یه کم بزرگتر شه خودش جاشو جدا میکنه

من جداش نکردم تو این سن معنی ترسو فهمیدن و اگه جدا کنم ترس و استرس میگیره کوچیکترم که بود بخاطر تب و اینا نتونستم جدا کنم چون چن بار نصف شب تب کرده بودو و من خودم متوجه شدم بخاطر همین فعلا میخام پیش دبستانی بره حداقل مستقل بشه یکم ازمن دور بشه و عادت کنه بعد جاشو جدا کنم

من ک جدا نکردم و نمیکنم فعلا .‌..وقت زیاده

خب مثلا همه قطاری توی هال بخوابیم چی میشه؟

از شش ماهگی جدا میخوابه

سوال های مرتبط

مامان رادمهرورادوین مامان رادمهرورادوین ۴ سالگی
سلام،خانومایی که دوتا بچه دارین چطوری برای دومی وقت گیذارین؟ اصلا میتونید اون بازی هایی که با اولی انجام دادین یا کارهایی که یادش دادین به دومی هم یادبدین؟ من کلا دراختیاز بزرگه استم کوچیکه هم که اضطراب جدایی ش شروع شده فقط بغلش میکنم بچه به بغل به رادمهرمیرسم که دادشون درنیاد، خیلی ناراحتم نمیتونم برای دومی وقت بدارم
رادمهر هم خیلی حسادت میکنه به کوچیکه امروز دست پدرش عصبانی بود چندتا لگد محکم به کوچیکه زد مجبور شدم محکم کشیدمش از بچه دورش کردم😔مادرم میگه هیچ کس حوصله رادمهرو تداره توبد تربیتش کردی خیلی لجبازه، رادمهر عمه شو دوست داره عمه هم همش داره بهش تشر میزنه من چسبیدم به رادمهر که کمبود احساس نکنه ولی رادوین بیچاره همش تنهاست موقع غدا به جای اینکه به کوچیکه غدا بدم بزرگه می شینه روی پام میگه غذا بود قبلا اینطوری نبودا، برای رادنهر کلی غذا انگشتی میپختم الان برای رادوین فقط نون میدم دست بچه م هرروز سوپ میپزما عدای خودمونم بی نمک براش جدا میکنم ولی خیلی احساس گیجی و ناتوانی میکنم پام نمیکشه جایی برم😔