تو‌رو خدا بگید بچهای شمام همین جورن
پسرم خیلی بیش از حد فکر میکنم خونه رو ریخت و‌پاش میکنه اینقدر میریزه بهم
تمام جهیزیه ام رو داره ذرع ذرع از بین میبره
همش ظرفامو درمیاره میشکونه کابینت ها رو چسب هم زدم فایده نداره
چند روز پیشا دیدم قاشق و چنگالام کمن بعد دیدم بله پسرم میبره میندازه پشت رادیاتور پکیج که دیگه درم نمیان
اصلا حتی برا یه دیقه هم خونم مرتب نیست از صبح که بیدار میشم تا شب که بخوابم همش دارم تمیز کاری و‌مرتب میکنم ولی مگه فایده ای داره
هرچی پدرشوهرم میاد بالا خونمون کثیف و نامرتبه وای اصلا دیگه این کثیفی و بهم ریختگی بدجوری داره اذیتم میکنه
اعصابم خورد میشه
حالا گفتن ریخت و پاش نه دیگه در این حد
شما اینجا یه چیز نام ببر تو‌خونه باشه که من بگم سالمه
هر جا رو نگا میکنم میبینم پسرم خرابکاری کرده
خلاصه که هر چقدرم اینجا تایپ کنم جا نمیشه ولی پیش خودم گفتم یعنی همه بچها همین طورن؟؟؟
بخدا یه اتاق جدا داره پر از اسباب بازیای رنگارنگ اصلا تو اتاقش نیست
اسباب بازی جدیدم حتی براش میخریم که تنوع داشته باشه ولی خرابش میکنه و میزاره کنار
حالا اسباب بازیا طوری نیست
ولی وسایل خونه خب تو این گرونی که آدم نمیتونه زود به زود بخره جایگزین کنه
چی‌ بگم دیگه🥲🥲🥲

۱۰ پاسخ

ودقیقا بچه هایه من کلن اساسا خونم نابود شدح مثلع کسیم ک دورش بیشتر ندارح ماشالله تا بیدارند خونه رو میریزن بهم حتی شام ناهار زهرمار میکنن سفره رو زیر رو میکنن

دخترمنم همینه تصمیم گرفتم بزرگ شد مبل و فرش بخرم ریده بهشون دیگ😒

آره عزیزم پسر منم اینجوریه
دیگه منم کار نمیکنم فقط دنبالش میرم تا خراب کاری نکنه

ی مشاور میگفت خونه آدم بچه دار باید مث طویله باشه جدیا همینو گفت گفت اگه همه چیز مرتب باسه بچه روانی بار میاد

جلوی آشپزخونه رو با مبل و صندلی بستم نمیذارم بره چاره چیه، باید ی سری چیزا فعلا از دم دست برداری خراب نشن

منم پسرم همین طورهست

پسرمنم دنیا اسباب بازی داری خدا شاهده ی انگشتشو ب اسباب بازیا نمیزنه ببینه چ شکلین هیچی فقط تو اشپزخونه وسایل خونه میریزه سطل بزنجا وسط حال جارو برقی وسط حال همه چیزو میریزه رفتم خونه مامانم کیفمو بازمیکنم میبینم هرچی چاقو چنگال داریم ریخته تو گیفم بردم اونجا خیلی شلوغه

عزیزم همه بچه ها همینطورین با وسایل خونه بیشتر بازی میکنن تا اسباب بازی
من تلوزیونو زدم ب دیوار میز تلوزیون رو برداشتم گذاشتم انباری تو پذیرایی هیچی نیست عین مسجد تو آشپزخونه درای کابینتارو بستم همش میرفت بازشون میکرد میریخت بیرون هیچی تو آشپزخونه نمیزارم بمونه همه رو میچینم رو کابینت
تو اتاقم در همه کشو هارو بستم فقط اسباب بازی هاشو گذاشتم تو اتاق مونده

یبار جدی و با اخم و. چشم غره بشیم باهاش صحبت کن و موقع خرابکاری هاش دستشو بگیر بگو اجازه نداری اینکارو بکنی.


به همسرت بگو اونم باهات هماهنگ باشه که لوسش نکنه


تو کتاب تربیت به سبک فرانسوی ها نوشته بود باید به بچه چشم غره برید و متوجه‌ کنید که کارش اشتباهه

پسر منم همینه😑 با همه چی کار داره الا اسباب بازی های خودش

سوال های مرتبط

مامان ارمیاو آواز مامان ارمیاو آواز ۱ سالگی
مامانابچه های شمام همنقد کنجکاو و فضولن .بخدا دیوونه شدم دیگه .هی در کابینتارو باز میکنه میره تو شومینه سنگارو میریزه بیرون .تو جاکفشی کفشترو در میاره در یخچالو باز میکنه وسایلو دست میزنه در فریزرو باز میکنه دیوونه شدم دیگه از رو میز هر چی باشه میریزع پایین .شارژرو میکنه تیکه میکنه .باندارو همش خاموش روشن میکنه در لباسشویی رو میبنده نمیذاره هوابخوره .تا من باز میکنم سریع میره میبنده .کشو هارو بهم میریزع لباسارو بهم میریزه همجا اسباب بازی ریخته دیوونه شدم دیگه چکار کنم بنظرتون .حالا خیالی کارای دیگه هم هست که الان یادم نمیاد .خدایااا بچه های شما هم اینحورین؟؟؟تا کی ادامه داره این کاراش .دسشویی هم نمیذاره برمم .اگه برم گریه و جیغ و داد میکنه .خدایا تا کی ادامه داره .پس کی ارامش پیدا میکنیم 😪😭گاهی فکر میکنم دارم ناشکری میکنم خدایا منو ببخش ناشکری نمیکنم .ولی گاهی کم میارم .موندم تو خونه هی بپز بشور تمیز کن به بچه برس هر روز تکراری ..شوهرم میگه ناشکری نکن .بخدا ناشکری نمیکنم ولی یکم اروم تر بشه خب بهتره منم به یسری کارا برسم 😪😭
مامان نیکا مامان نیکا ۱ سالگی
دختر من خیلی آروم و وابسته منه ! نمیدونم چیکارش کنم
درواقع میشه گفت ترسوء. مثلا بارون میاد میریم بیرون که بازی کنیم اصلا تو اب نمیره 😕 گریه میکنه که منو بغل کن . بعد امروز یهویی یه بچه دیدم از دخترم خیلی کوچیکتتر بود یهو از بغل باباش اومد پایین بدو بدو رفت تو اب بپربپر میکرد !
از عصر ذهن منو مشغول کرده
دخترم حتی تنهایی تو اتاقش یا جایی نمیره حتی تنهایی اصلا بازی نمیکنه. بهش بکی به فلان چیز دست نزن یا نخور دیگه سمتش نمیره البته که اون لحظه که بگی گریه میکنه ولی دیگه بهش دست نمیرنه!
من همیشه تشویقش کردم که برداره بریزه خراب کنه ولی همسرم و خانوادم که مدام باهاشون درتماسیم برعکس منن .همش میگن نکن نریز خراب شد وووو😑
اونا روش تاثیر گذاشتن ولی خب احساس میکنم شخصیتش اینجوری آرومه چون بچه دوستم هم خودش و هم تمام اطرافیانش بشدت بچه رو دعوا میکنن که دست نزن اون بچه بدتر لج میکنه محکمتر میزنه حتی دستاشو میگیرن با لگد میزنه ! این تصویرو یک سالگی اون بچه دیدم!
الان ذهنم درگیر شده که این حجم از وابستگی و آروم بودن طبیعیه عایا؟ بچه های شما شیطونن یا آروم؟
مثلا گاهی میبینم مامانا عکس بچه هاشونو گذاشتن که رفتن تو اتاق خوابشون و کل اتاقو بهم ریختن ولی دخترمن اصلا تنهایی تو اتاق نمیره حتی من واسش کشو لباسارو باز میکنم اصلا براش جذاب نیست ولی سه تا کشو اکسسوری دارم اونارو دوست داره یکم باهاشون سرگرم میشه ولی اینا همش درصورتیکه خودم پیشش باشم 😑
نگرانم نگراااان
هر روز یه نگرانی جدید برای خودم اضافه میکنم😕
مامان اهورا مامان اهورا ۱ سالگی
مامانا
به قران من دیگه دارم از دست پسرم روانی میشم،تو رو خدا بیاین یه کم راهنماییم کنین،شاید من دارم راهو اشتباه میرم

از صبح که بیدار میشه بهونه میگیره و گریه می‌کنه تا ظهر که یه ساعتی بخوابه،دوباره بیدار شد شروع میشه تا شب ساعت ده و یازده
از همه چی بهونه میگیره،یه جوری گریه میکنه که هر کی ببینه فکر میکنه یه جاییش درد میکنه،غذا که طبق معمول نمیخوره،همه چی با گریه و الم شنگه میخواد،یه چیزیو ازش بگیریم خودشو با گریه هلاک میکنه،هیچ کاری نمیزاره انجام بدم،سفره که برای غذا پهن میشه به غیر از غذای خودش کل غذای ما رو هم خراب میکنه،بشقابامون برعکس میکنه،کاسه ماست و میریزه،اب میریزه،وقتیم میخوایم ازش بگیریم قیامت میکنه،به هیچ روشی هم نمیشه حواسشو پرت کنیم
هر اسباب بازی بهش میدم نمیخواد،خودمونم که باهاش بازی میکنیم چند دقیقه بعد همونم نمیخواد،،وقتایی که باباش خونه هست دیگه بدتر میشه..شاید بگین ببرمش بیرون،اما تقریبا هر روز بیرون میبرمش،شده ده دقیقه ببرم تو کوچه میبرم که حوصلش سر نره..شب تا صب ده بار بیدار میشه
وای اگه بخوام بنویسم باید ده تا صفحه بنویسم..خسته ام خیلی خسته ام...