۵ پاسخ

اصلا بعد یه سالگی این بغل اومدنا شروع میشه.یکی از قل های منم تازگیا شروع کرده.هر قدم میام دقیق پشت سرمه..قل دومم به اون نگاه میکنه میاد.تو خونه تو یه صف راه میریم😃

وضعیت ماام همینه حالا واسه من مریض میشه یه کله تا گریه میکنه یعنی همین دیشب تا کی گریه میکردم از سر درد

یکی از قل های منم اینجوریه بسیار لوس و وابسته ولی اون دوتا دیگه نه خوبن

وای خدایادچه بامزه ااااااااان
الهی خدا حفظشون کنه

رادین منم اینجور بود کم‌کم خوب شد اضطراب جدایی هست وقتی میخوای بری ی چیزی خوراکی بده دستش قائمکی برو زود برگرد رادین تا یکماه پیش هم اینجور بود من باهاش حرف میزدم داداش پی پی کرده خونه کثیف میشه باید بشورمش مامانی کم‌کم دیگه پذیرفت

سوال های مرتبط

مامان عزیزکم💙 مامان عزیزکم💙 ۱ سالگی
از شلوغ کاری کردن و حرف گوش نکردن بچه هاتون کلافه میشید؟؟؟من امروز آنقدر گریه کردم
چن روزه صبونه نخورده امروز دقیقا دوتا بند انگشت لقمه جلو پنجره بزور دادم بهش
کفشاش برمیداره وایمیسه جلو در در رو میکوبه میگم در در
بگم گرمه نمیریم بمونه عصر چنان گریه ای میکنه چنان اشکی میرزه که بیا و ببین
میریم بیرون تو زل گرما میگم دستمو بگیر میخوره زمین گریه میکنه دست نمیده میخوره زمین گریه میکنه زخم و زیل میشه
میگم بیا بغلم بریم بستنی بخریم بریم خونه گریه میکنه نه بغل نه تا بریم بستنی بگیریم برگردیم ۴۰ دقه طول میکشه تا برسیم خونه گرما زده میشه صبونه ای ک خورده بالا میاره باز گریه میکنه🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️حالا بماند که با گریه میاد خونه ها میگه بمونیم بیرون...
سوار ماشین میشیم میگه من باید بشینم پشت فرمون میگم نه خطرناکه دوباره شیون و گریه زاری از اول شروع میشه ینی هر کارمون شده با گریه و زاری خسته و کلافم با هیچکسم نمیمونه من یه نفسی بگیرم