۱۴ پاسخ

منم همین حسو داشتم نگران نباش گلم نگرانی که همه تجربه میکنن طبیعی

تداخل هورمونی هست، این حس ها و افکار میاد بذار بیان و برن

بخاطر هورمونای بارداری اینطور شدی،من زمانی ک باردار بودم اینقد احساساتی شده بودم همش استرس و نگرانی 😅😁😁الان به اون زمانم میخندم😃

چون بچه پشت سر هم داری خسته ای. تو هنوز از زایمان قبلی روح و جسمت آروم نگرفته واسه همین همچین فکری میکنی. والا حق هم داری من با 31 سال سن دیگه بمیرمم بچه نمیخوام چه برسه با 1 ساله حامله هم باشم. همین یکی عذاب روحم داره میده همش جیغ گریه نق. نه خواب داره نه غذا میخوره

همه همین حسو دارن

الهی عزیزم از تنهایی و خستگی و افسردگیه...حتما یه روانشناس برو گلم

داره افسرده میشی حتما ب روانشناس مراجعه کن چون قبل از زایمان خطرناکه

روحی خسته هستی حقم داری ،من باردار نیستم ولی الان ۱۰روز تنهام ن کمکی دارم ن کسیو شوهرمم سرکار معلوم نیس کی بیاد،بیاد هم ۱۲،۱شب میرسه می‌خوابه ک ۶بره ،عزیزم هر کی ی جور درگیر قوی باش افکار منفی بریز کنار اتفاقا صلوات بفرست از خدا بخواه کمکت کنه ب سلامت زایمان کنی از پس بزرگ کردن بچه هات بر بیای ،خدا خیلی روت حساب باز کرده خیلی قوی میدونت ک دو تا اولاد بهت داد حالا نامردی نکن ب خدا و بچه هات محکم باش و ب چیزا خوب فک کن ،زن داداشم ی دونه بچه داشت مجدد باردار شد ۲ قلو یعنی الان ۳تا بچه ،خواهرام همینطور پشت سر هم خیلیا وضعیت تو رو داشت ولی عبور کردن و سلامت هستن

منم دقیقا همین حسو‌دارم دیشب فقط پسرمو‌بوس میکردم و‌بغلش میکردم گریه میکردم به شوهرم میگفت اگه‌مردم مواظب بچهام باش حس میکنم‌میمیرم

از خستگیه

منم میترسیدم موقع زایمان بمیرم .از خستگی زیاده عزیزم .

چن ماهه بود باردار شدی بعد شیر چن ماه خورد بچه هم ضعیف شده شاید بهانه گیره

یه کمکی بگیر یکم استراحت کن

دایم ذکر استغفار و صلوات بگو

سوال های مرتبط

مامان ♥️ امیرشایان ♥️ مامان ♥️ امیرشایان ♥️ ۱ سالگی
بچه ها من کلی این طرف و اون طرف تو همین برنامه میگردم و درمورد این بیماری ژنتیک تحقیق میکنم میخونم بعد چندین مورد دیدم که بچه شون مشکل ژنتیکی داشتن و فوت کردن وحقیقتا خیلی حالم بد میشه خیلی میترسم استرس دل آشوبگی بدی تو دلم میاد حالم بد میشه دارم دق میکنم اصلا حالم خوب نیست عمر دست خداست ولی من اصلا تا الان به این فکر نمیکنم که خدایی نکرده بچم خدایی نکرده شاید یه روز ...... نباشه و به خوب شدنش فکر میکنم ولی باز وقتی موردهایی میبینم میخونم بهم میریزم ای خدا چیکار کنم دارم خفه میشم چرا این فرشته ها رو خودت میدی و پس گرفتگی چرا دل مادرایی که بچه هاشون فوت کردن و خون کردی یا نده یا اگه هدیه میدی پس نگیر خدایا شاید تاقبل اینکه مادر بشم و بچم مریض بشه این چیزا رو فقط تو داستان ها فیلما میدیدم و همینجوری رد میشدم ولی حالا وقتی تو یه فیلمی هم میبینم گریه میکنم خدایا سپردم به خودت دل هیچ مادری و خون نکن به خاطر بچه هامون رحم کن منو بیشتر ازاین عذاب نده با پسرم بخدا به اون یکتاییت قسم نابود شدم تا الان به عشق پسرم خودمو سرپا نگه داشتم و قوی موندم خدایا حالم خیلی بده حس خیلی بدی تو دلمه ولی باز قوی ادامه میدم