۷ پاسخ

منم سه شب پیش وای 😔😔


یه ساعت موند پام نخوابید
شوهرم گف نمبخوابه ول کن دیگه
منم از اون دلخور بودم

رسما انداختمش بچه رو رفتم اتاق گریه کردم ...بچه ترسید ب خاطر عصبیم گریه کرد
شوهرم ارومش میکرد صداشومیشنیدم


بعد دیدم پسرم اومده درو اروم باز میکنه بم نگا کنه ترسو ترسو 😭😭😭😭😭😭بغلمو باز کردم خودمم غرق گریه

اومد صورتمو پاک کرد .اونقد گریه کردم بغلش کردم

امروز ب شوهرم گفتم مقصر تویی چرا عصابمو خراب میکنی .بشین بپرس چراناراحتی ..یا مث ادم نمیشینی خومت میری پایین کون مامانت میری من پیدات نمیکنم حرفمو بگم و...بچه چه گناهی کرده من پرتش کنم😭😭😭😭

عذاب وجدان نداره
شما مادرخیلی خوبی هستی
خب بعضی اوقات خسته میشی

امروز بدترین روز بود برا خانوادم
هم شوهرم هم من هم شایلین
منم عصبانی شدم
داد زدم
هنوزم نخوابیده
کفرمو دراورده
انقد شلوغی میکنه از رو تخت ظهری افتاد
یه ساعتم نخوابیده ظهر
همش نق زده بغلم

منم از ۱۱ رو پامه هم خشتم هم عذاب وجدان دارم هم خشک شده کمرم

از شیر گرفتیش ؟ پسر من هرچقدربرخوردکنم فایده نداره تا سینه را میزارم دهنش می خوره می خوابه چندروز دیگه می خوام از شیر بگیرمش موندم چطور باید بخوابونمش

من توام یا تو منی؟ امروز کلا اعصابم خورد بود از دستش امروز گندشو دراورد منم هی داد زدم سرش کم اوردم امروز فقط گریه کرد و نق زد کفری شدم الان خوابید

منم به دختربزرگم اینجوری هستم فرداش دوباره مامان بداخلاق میشم

سوال های مرتبط