۸ پاسخ

عع بلخره خریدی☺️مبارکه

آره پیش میاد دیگه....حالا اعتماد که خوبه باعث جذب مشتری میشه ولی اونجا روی فاکتور اسم و فامیل می‌پرسه شماره میگیره حتی اگه الکی بگه طرف... مخصوصا اگر مشتری دائمی باشید... فیلمتون ضبط شده و اون طلا رو هیچ جا نمیتونی بفروشید یعنی در کل دردسر داره ولی می‌تونه پیدا کنه...

آدم خودشو میشناخته،منم همیشه از یه نفر میخرم تا صد تومن هم بهم بدون ضامن و چک قرضی داده

ما هم یه بار برای دخترم مدال میخریدیم خودشم از مغازه ای که قبلا خرید نکرده بودیم پولم کم اومد شماره کارتش رو داد گفت ببر تا شب می زنی حتی نزاشت اون مقدار که موجود داشتم رو بزنم .منم تا رسیدم خونه از اون یکی کارتم زدم

منم دوست شوهرم چون میشناسدش هروقت بخواد بهش میده

منم یه سری از طلا فروشی طلا برداشتم هر کاری میکردم پول نمیرفت به حسابش گفتم طلا پیشتون بمونه تا شب پولو میزنم بعدا میام دنبالشون،به اصرار گفت باید ببری میدونم پولو میزنی،برا منم جالب بود چطور اعتماد کرد

سلام نگران نباش چون میشناستت بهت داده منم از یه جا خرید میکنم پولم کم میاد بهم میده میبرم میگه یه ماه دیگه برام بزن

حالا من طلا فروختم اومدم خونه یارو ده تومن ده تومن میزد
من چقدر تباهم

سوال های مرتبط

مامان دختر مو خرمایی مامان دختر مو خرمایی ۵ سالگی
مامانا لطفا از پیامم نگذرید...امروز من برای دخترم یک جفت گیره گرفتم که از طرف فرشته مهربان بابت اینکه دارو هاش رو سر موقع میخوره و اذیت نمیکنه به مدیرشون دادم....بعد تو مهد دخترم گیره هارو آورده بیرون داده بالا خورده به صورت یکی از بچه ها مدیرشون گفت زخم شده صورتش پایین چشمش بوده، بعد موقع رفتن پدر بچه اومده آوینا رفته از دوستش و پدرش معذرت خواسته و دوباره پدرش منتظر مونده که من برسم منم بهش توضیح بدم منم معذرت خواهی کنم که من هم دیر رسیدم رفته بودند ....بعد مدیرشون به دخترم گفته گیره هارو به دوستت بده به جای کاری که کردی و معذرت خواهی کن و آشتی کنید ......حالا مدیرشون به من میگه دوباره گیره بگیر بیا بهش بدم یا اینکه خودم میگیرم باز دوباره گفت خودت بگیر از همون مدل من پولش رو میدم ......از این ناراحتم که چرا از آوینا خواسته گیره های رو بده...آخه یک بچه چندبار باید بازخواست بشه،جلو دوستاش شده،جلو‌پدر بچه شده ،تازه منتظر بودن من برسم یکبار دیگه جلو من و پدر بچه هم بشه،اخه باز جایزه فرشته مهربان رو چرا ازش خواستم بده به بچه.....می‌تونید این موضوع رو بهم بگه من هم تو خونه به دخترم پیشنهاد میدادم بک کادو کوچولو به دوستش بدیم نه اینکه جایزه ای که بچه خودش ذوق کرده رو بده به یکی دیگه....تنبیه ش خیلی زیاد بود
مامان علیرضا مامان علیرضا ۵ سالگی
سلام تقریبا سه روز قبل ، پسرم یکم تب داشت و دوبار پروفن دادم و خوب شد و خونه ی ما دوبلکس هست ، انگار حموم و اتاق ها بالاست و حال و پذیرایی و آشپزخانه پایین و بعد من تو حال بودم و قرار شد پسرم بره حموم با باباش و لباس هاش رو خودم پسرم آماده گذاشته بود که از حموم اومد بپوشه و بعد بخاری اتاق هم خاموش بود و سرد برو اتاق ها و بعد که حمومش تموم شد ، همسرم حوله رو تنش کرده بود ولی لباس هاش رو هم داد دستش که بیاد پیش من و بعد تا اومد پیش من ، سردش بود و می‌لرزید و سریع گذاشتم جای بخاری و گفت اخیش گرم شدم خیلی سرد بود و بعد دیگه خشک شد و گرمش که شد ، لباس ها تنش کردم و همسرم از حموم اومد و صداش کرد که بره موهاش رو خشک کنه و انگار پسرم رکابی تنش بود با شورت و شلوار ولی هنوز هودی نپوشیده بود و بهش گفتم بپوش و بعد برو و گفت میرم بالا و می‌پوشم و بعد دیدم اومد پایین ولی نپوشیده بود و گفت یادم رفت و اومد جلوی بخاری نشست و گفتم خوب برو بیار و پسرم گفت بزار گرم بشم و بعد میرم میارم و بعد یه ربع بالاخره رفت و آورد و تنش کردم و بعد دیگه براش آب پرتقال گرفتم و خورد و اومدیم بالا و دستشویی رفت و گرفت خوابید
فرزندپروری فرزندپروری فرزندپروری