موهای حسین رو بردم کوتاه کردم چند روز پیش، بعد دیروز رفتم خونه ی مامانم خواهرم چپ چپ نگاش میکنه بعد میگه برای چی کوتاه کردی بچه میگه مامانم برد دیگه بعد بهش میگه چرا از من اجازه نگرفتی باید از من اجازه میگرفتی اینم هی میگفت مامانم برد دیگه من احمق هم هیچی نگفتم لال بودم بگم از مامانش اجازه گرفته قشنگ شده...
حالا حسین از دیشب میگه قیافم بد شده، امروز صبح هم بیدار شده میگه چرا موهامو کوتاه کردی میگم باید کوتاه کنیم مرتب بشه میری مهد تمیز باشه میگه قیافم بد شده خاله دوست نداره، مهد هم نمیرم قیافم بده😭😭😭
دلم میخواد به خواهرم بگم حرفش چه تاثیری رو بچه گذاشته موندم چطوری بگم آخه انقدر زود رنجه نمیشه بهش حرف زد سریع ناراحت میشه و قهر میکنه، به اون یکی‌خواهرم میگم میگه چرا فکر میکنی به خاطر حرف اینه بچه خودشم خوشش نمیاد از موهاش بد کوتاه کردن، میگم اولا بچه چی میفهمه بد کوتاه شده دوما چرا قبلش نمی‌گفت قیافم بده سوما بچه قشنگ داره میگه قیافم بد شده خاله دوست نداره میگه حرف اون بهونه ای شده بچه حرفش رو بزنه😐😐😐

۶ پاسخ

من باشم زنگ میزنم بهش و میگم جلو پسرم اینجور گفتی اذیت شده
لطفا جلوش بگو که موهات خیلی خوب شدا
اینجور متوجه میشه حرف خوبی زده

وقتی میدونی حرف حاهرت اثر داره
سریع یه چیزی قبلش بهش میگفتی جلو چشم بچه چیزی نگی

پسرت کی رو خیلی دوست داره،بهش بگو بیاد و ازش تعریف کنه

به یه نفر بگو بیاد از قیافش و موهاش تعریف کنه با احترام هم به خواهرت بگو که چه اتفاقی افتاده

ظاهر بچه چیزیه که همیشه باید مورد تحسین قرار بگیره این تایید خیلی توی شکل گیری اعتماد بنفسش نقش داره مادر منم پندارو میخواد نازش کنه میگه بل بله گوش که چند بار دور از بقیه بهشذ تذکر دادم دیدم باز جلوی شوهرم تکرار کرد منم همونجا جلوی همه گفتم مامان چرا فکر میکنی متوجه نمیشه چند بار بگم اینطور نگو باباش خیلی بد ش میاد که با گوشاش شوخی کنید همون شد دیگه تکرار نکرد

از اتفاق خیلی حرف تاثیر داره روی بچه ها باید باهاش همدلی کنی و‌براش توضیح بدی که خیلی خوشگل شدی و.....

سوال های مرتبط

مامان دلسا😍 مامان دلسا😍 ۳ سالگی
من خیییییلی خستم از بچه داری
دخترم اصلاااااا و ابدا حرف گوش نمیده، اصلا توضیح حالیش نمیشه
اصلا از حرفش کوتاه نمیاد
جزء به جزء زندگیمون هرمرحله اش شده یه مصیبت. غذا خوردن، دست شستن، لباس پوشیدن، دستشویی رفتن و ....
بخدا دیگه کم اوردم‌ واقعا نمیتونم از پسش بر بیام هیچ جوره
فقط تو همین هفته دوتا دعوای اساسی کردیم باهم. یکیش همین یک ساعت پیش بود.
خیلی دوست داره ببرمش خونه مامانم. از مهد برگشتنی گفت بریم گفتم باشه. قبل رفتن باهاش حرف زدم که مامان حرفمو گوش بده وگرنه مجبور میشیم برگردیم. رفتیم بالا انگار با یه موجود دیگه طرفم. منم بعد کلی داد و بیداد برداشتم اوردمش خونه. گریه کنان اومد
حالا از همه بدتر مامانمه که میکشیدش میگفت ولش کن تو بچه داری بلد نیستی برو خونتون این پیش من مبمونه😔😔😔😔 انگار من دشمنشم
بخدا داغونم. اصلا بچه داری اونی نبود که تصور میکردم. بمیرمم دیگه بچه نمیارم
بخدا از همه بدتر اینه که اصلا توضیح حالیش نمیشه. گوش نمیده اصن ببینه چی میگی
حالا الان هم ناراحتم که این چه مدل بچه داریه، هم از عذاب وجدان دارم میمیرم که چه مامان به درد نخور و بدیم، هم هزار حس بد دیگه😭😭😭
مامان فندق مامان فندق ۴ سالگی
سلام خانما یک نظر خواهی می‌خوام ازتون
من یک پسر ن دیک چهارسال دارم که خیلی شیطونه و جدا از شر و شیطون بودنش خیلی هم دست به زن داره بعد اینکه هروقت میریم مهمونی بچه ها بی که هستن اونجا رو میزنه همه ناراحتن از دستش هرچقدم باهاش صحبت میکنم اصلا متوجه نمیشه میگه ببخشید ولی دوباره به کارش ادامه میده وقتی هم جلوشو میگیرم خودمو میزنه این چند روز همش عید دیدنی رفتیم وچون دیگه خیلی اذیت کرد گفتم دیگه جایی نمیرم تا مادرشوهرش دیشب اصرار کرد بیا چرا بچه رو قایم میکنی بچه گناه داره منم گفتم پس دیر میام واسه افطار نمیام دیشب رفتم خونه خاله شوهرم و اینکه پسرم با توپ زد تو چشم یک از بچه های فامیل بعد اون بچه هم زد تو کمر پسرم منم گفتم باشه مشکی نیست زده خورده دوباره آخر شب دست یکی دیگه از بچه های فامیل رو کرد لای در و گاز گرفت ماهم وقتی داشتیم می رفتیم گفتم مامان برو بوسش کن عذر خواهی کن ازش بچه منم رفت جلو بوسش کنه اون بچه هم زد تو گوشش منم دوباره گفتم باشه مشکلی نیست نمیشه همش بچه من بزنه باید بفهمه که وقتی میزنی پس میزنن و اینکه از اون طرف باید عذر خواهی یاد بگیره حالا مادرشوهر م میگه چرا گذاشته بره معذرت خواهی کنه گور باباش که کتک خورده به درک چرا نوه من رو زدن بنظر شما من دارم اشتباه میکنم یا مادرشوهرم
مامان ادرین مامان ادرین ۴ سالگی
سلام مامانا خوبین بیاین کمکم بخدا کم آوردم من سه ماهمه حاملم نمیدونم یا من حساس شدم یا اخلاق پسرم تغییر کرده دیگه آنقدر ازیت نمیکنه بخدا ازش بدم میاد وقتی خوابه آرامش دارم پسرم خیلی قبل بچه با ادب با فهم شعور بود خیلی فهمیدس ولی چند وقته برعکس شده این بچه خیلی بی تربیت شده جواب میده لج میکنه کار زشت میکنه مثلا هی میگی دست هات کثیفه برو تمیز کن یا بشور یا با دستمال کاغذی تمیز کن اصلا بحرف نمیکنه میگم دست به شربت نزن سرش باز نکن میریزه دقیقن باز میکنه و ریخت رو فرش یا بابام صداش میزنه میگه مثلا کنترل رو بیار میگ من نمیارم و یا مامانمو میزنه یا مامانم به من گفت میرم میام برداشته تو ماشین میگه هر غلطی میکنی زود بیا برعکس اصلا ما تو خونمون اینجوری حرف نمی‌زنیم بهم محبت میکنیم هرچی میخواد خوراکی می‌خریم باباش باهاش حرف میزنه محبت میکنه نمیدونم این چه مرگش شده با باباش لج میکنه هی میگه اسباب بازی هامو میشکنم اونم میگه نمیخرم باز جیغ میزنه گریه میکنه میگ باید بخرین یا الان دیدم عروسک برداشته تو شلوارش کرد رفت زیر پتو منم خیلی داغون میشم با دیدن این حرکات اول ازش سوال کردم دیدم جواب نمیده زدمش تا هرچی بهش نمیگی مثلا سرسفره با دست غذا نخور درست بشین زود قهر میکنه سر سفره هرچی میگم بشین غذا بخور میگه سیرم تا سفر و جمع میکنم گریه میکنه من گشنمه راه میره پاهاش مشکل داره دکتر گفته باید درست بشینه دقیقا هر دقیقه که نمیشینه این بشر بد میشینه منم هی باید تو هرجایی یا تو خونه صدبار تکرار کنم من چیکار کنم خسته شدم بقران چرا این اینجوری شده فقط دورغ نگم تو این یکی دو ماهه اسباب بازی میخواد و شهربازی که نتونستیم بخریم و ببریمش همین
مامان رادمهرورادوین مامان رادمهرورادوین ۴ سالگی
سلام دوستان کم و بیش از وصعیت من خبردارین یه کم از نظر مالی تحت فشارهستیم ، از طرفی بچه دیگه شیرمنو ول کرده ولی اگه بدوشم شیرمیاد، دکترمن میگه شیرتوباشیردوش برقی بگیر به بچه بده شیردوش قیمت کردم گفتن دو تومن، میخوام برم بگیرم ولی مادرم میگه دیگه ول کن دلم برای بچه م میسوزه که از شیر مادرمحروم شده میگم ن
حالا تا میتونم بدوشم بده بهش نمیدونم شاید یه هفته از شیردوش استفاده کنم شاید یه ماه شاید شش ماه، شما جای من باشید میخرید؟ دلم که پیش شیرخودنش موند واقعا روح وروانم متلاشی شد که این بچه سینه رو نگرفت حس میکنم اون پیوندی که باید بین ما درست بشه نشد، میگم حداقل باشیشه شیرمنو بخوره، اینم‌بگم درسته الان راحت نمیتونم این دوتومن رو خرج کنم ولی شوهرم توی دوهفته گدشته ده کرم طلا فروخته که دو ونیم گرمش مال همین بچه م بوده😔و خب مثه همیشه صدتومن هم به من نداده الانم میگه حق نداری ازم پبدرسی چقدر پول دارم تا کارکردم پولم زیادشد بهت میگم! بخوام منتطر شوهرم بمونم سه ماه دیگه هم نمیخره مگه اینکه امروز بریم بیرون بگم بریم شیردوش بخریم شاید راصی بشه