۱۷ پاسخ

من سگ که ندیدم ولی شوهرم ازسگ بدتربود

بعد چندسال باردار شدی گلم اگر ناراحت نمیشی بگو من سختی زیاد کشیدم

نه چیزی نمیشه گلم منم تو سه ماه اول بارداریم‌ بودم که نصف شب لوله ابگرمکن خونه ترکید وااای برق هم پریده بود و بخار میومد تو اتاق داشتم سکته میکردم آقام خواب عمیق بود طفلی بیدارش کردم هنگ بود فکر میکرد ترقه ای چیزیه یع بار دیگم این اتفاق افتاد باز ترکید ماه ۷ بودم باز ترسیدم تو خونه تنهام بودم

صد بار من از سایه خودمم میترسیدم ایام بارداری

وااااای عزیزم خیلی خوشحال شدم
من نمیدونستم باردار شدی
خدا برات حفظش کنه گلم
گلم نگران نباش ما تا مرگ هم رفتیم ولی خدا خودش نگه داشت برام الانم یک ساله و س ماهشه

نه نگران نباش عادیه

اره جانم من تو مسافرت بودم یه اتفاقی افتاد برام که در حال سکته کردن رفتم بی حال افتادم و قرص زیر زبونی گذاشتن برام یکم بهتر شدم ، البته یک ماه و نیم باردار بودم ولی خبر نداشتم باردارم ،اما در هرصورت بچه چیزی نشد خداروشکر

استرس نداشته باش همه چی خوبه💜

من اینطور شدم یکدفعه سگ سیاه اومد جلوم یکم نمک ب زبونت بزن آب بخور چیزی نمیشه آروم باشه دراز بکش

ای خدا مبارک باشه عزیزم خیلی خیلی خیلی خوشحال شدم باردار شدی ان شاءالله سالم و سلامت بغلش بگیری 💜

نگران نباش منم چندين بار ترسيدم ديروز هم ترسيدم امروز هم گربه ديدم تو راه پله ترسيدم 😂😁😁😁

آره عزیزم یکم گلاب با آب بخور آروم میشی

نه گلم چیزی نمیشه خیالت راحت

والا من خونریزی کردم ترسیدم خیلی تپش قلب گرفتم دست و پام داغ شد همه چی ولی رفتم صدا قلبشو گوش دادم خوب بود الانم جلوم نشسته

نگران نباش گلم هیچی نمیشه

آره بابا چیزی نیست

اره بابا نگران نباش عزیزم هیچی نمیشه

سوال های مرتبط