خانما دخترم قبلا که میمومدیم خونه پدرشوهر یا بابام مثلا شبم خونشون میخوابیدیم اینم می‌خوابید تا صبح
ولی یکی دوماه که خونشون میخوابه ها ولی از ساعت یک یا دو بیدار میشه تا صبح به شدت گریه میکنه اصلا هم ساکت نمیشه یا راه ببریم یا روپامون بزاریم یا نازش بکشیم اصلا یه دیقه ساکت میشه رو پا باز دوباره گریه میکنه یعنی همینجور تا صبح درگیریم
در صورتی که ما زیاد اینجا رفت و آمد میکردیم شبا میخوابیدیم خونشون راحت بود براش ولی الان همش گریه میکنه خونشون هم دوره مثلا بیایم یه شب دوشب وایمیستم ولی چرا اینجوری میکنه؟ بچه های شمام اینجوری بودن چند سالگی خوب شدن؟ دخترم حرفم نمیزنه بگه چشه خب
میشع لطفا جواب بدین

گلم سرما گرمارو چک‌کن دمای بدنشو چک‌کن مورچه ای چیزی مگس یا پشه در کل بچه ها خونه خودشون راحت ترن لالایی براش بزار خاموشی بزن یه قرانم بزار زیر سرش

من که نگفتم از چی ترسیدم خیلی بعدها گفتم .اینستابچرخ مشهد حرز امام جواد کامل پیداکن هستن

نآارام شده چهار گوشه قرآن رو بزن به آب بده بخوره

بچم یه جا نمیموند نه ماشین نه خونه همش میپرید گریه .دیگه داشتیم توبه میکردیم سوار ماشین نکنیمش تو خونه هم نابود شدیم

من یک بار ۴سالم بود گیر دادم بمونم خونه مادر بزرگمینا ماشین نبود اونوقتا طفلکیا شب نصف شب گریه بابا مامانم رو میخوام

اونجا چیز بخصوص میخوره شاید رفلاکس داره دل درد

نگم‌برات دخترمنم جایی نمی‌مونه که هیچ نصف شب اینجور وحشتناک گریه می‌کنه کسی هم خونمون بخوابه اینجوری می‌کنه
عید مهمان داشتم فک‌میکردن بچم جن زده شده🥲درصورتی که دوست نداره جاش عوض شده خونه خودمون وفقط با خودمون می‌خوان‌نه جایی بریم نه کسی بیاد

تو خواب میپره

من هیجا شب نمیمونم چون پاره میشم تا صبح

سردی کردن دلتنگی برای خونه