۴ پاسخ

دختر منم همینه
وقتی باباش از سر کار میاد
میگه مامان تو برو خونه مامان جونا

پسر من تو‌خانه با من تنها عاشق منه کلی بوسم میکنه باباش میبینه من بد میشم 🤣 از آن بدتر دوستاش میبینه به من میگه خاله شیما برو سر راهمم نیا

دختر منم جدیدنا میگه دوست ندارم من بهش میگم عیب نداره من دوست دارم عاشقتم میاد میپره بغلم بوسم میکنه هر چی میگه شما بهش محبت کن فقط

تو این سن طبیعیه نگران نباشید میگذره..ولی شما بهش بگید من دوستت دارم

سوال های مرتبط

مامان آرسام مامان آرسام ۲ سالگی
دلم خیلی گرفته الان دارم گریه میکنم
ناشکری نمیکنم بخدا اما دیگه جسمی و روحی خیلی آشفته ام همیشه به خدا میگم قراره مریضی چیزی بشه بچم من بشم همیشه تو دکتریم نمیدونم چرا..... باز چند روز چشمش نمیدونم چیشده همش چشمک چشمک میکنه الان میخواست بخابه انقد چشمک کرد چشماشو هعی فشار داد اخر گریه کردم میگه مامان گریه نکن دلم برای بچم میسوزه 😔 بخدا خیلی هم حواسمون بهش هست اما نمیدونم چرا هعی یه جاش خوب میشه جای دیگه عقیقه هم کردیم از کوچیکی بچم تو دکتره همش الان یه مدت از خواب بیدار میشد دست و پاش میلرزید نت انواع و اقسام ویزا نوشته بودن بردم دکترش خدارو شکر چی نبود بدون دارو هم برطرف شد یه مدت چند تار موی سفید در اورد غصه میخوردم نکنه زیاد بشه دو ماه و نیم تمام درگیر سرفه و آبریزش بینی بودیم سینه اش افتضاح خوب نمیشد یه هفته بود داشتم نفس راحت میکشیدم باز از همه بدتر چشمک زدن چشمش شروع شد هعی محکم چشماشو دوتاشو باهم حالت چشمک میکنه همیشه نه موقع از خواب بیدار میشه و میخاد بحوابه در طی روز که بیداره هم انجام میده اما کمتر داغون ترینم دلم میخاد برم یه جا خدا صدامو بشنوه فقط گریه کنم شوهرمم اصلا پشتم نیست میگه همش منفی فکر میکنی نبر دکتر عیچی نیست از سرش میچفته اخه مگه میشه بیخیال باشم خدای نکرده چیزی باشه چی بااخره با دعوا راضی شده اابته چشم پزشک بردم گفتک آسیگما هست چشمش دو تا فطره داده هیچ کار نکرده میخام ببرم متخصص ای خدا بگه چیزی نیست انشالله 😔😔😔