سوال های مرتبط

مامان نینی مامان نینی ۶ ماهگی
پارسال ۲۹ اسفند فردای روز تولدم با هزار تا ترس رفتم بی‌بی چک زدم با اینکه چند ماه اقدام بودم و دلم بچه میخواست دکتر میرفتم اما ته دلم اصلا دوس نداشتم مثبت بشه میدونستمم ک مثبته چون من پریودی های منظم داشتم دختر داییام زن دایی کوچیکم همشون یعد من ازدواج کردن همشون پشت سر هم بچه دار شدن غصه حرف بقیه حسرت دیدن بچه هاشون منو ب وجد آورد ک بعد ۶ سال اقدام ب بارداری کنم خیلی دوست داشتم مادر بشم اما خب چون آدم راحت طلبی بودم از مسئولیت میترسیدم صبح روز ۲۹ اسفند تا بی‌بی رو زدم درجا مثبت شد وای خدایا چه حسی بود هم شور شوق هم گریه و استرس و پشیمونی رفتم ب مامانم زنگ زدم گفتم خوشحال شد فقط،مامانم میدونست و من و خواهرم و خالم ب کسی نگفتیم تا احیانا سقط شد هم غصه نخورم وای ک چه سرمایی خوردم ۶ ۷ عید مردم زنده شدم بعد ۱۳ بدر ب همسرم گفتم باورش نمیشد اما خب رفتیم مستقیم سونو قلب دیگ آزمایش ندادم ۲۶ فروردین ۸هفتع و ۳ روزم بود رفتم سونوگرافی کیمبا الان ک مینوسم صدای نفس هاش منو داره مست میکنه بغلم خوابیده