۱۰ پاسخ

ی کمربند از رو لباس بپوش هرکار کرد لباست بالا نره بگو شیره مامان تموم شده بعدم سریع حواسشا با خوزاکی پرت کن ببرش بیرون پارک فوقش ی هفته اذیت میکنه

عزیزم سرکه بزن از بوش اذیت میشه دیگه سمتت نمیاد، چند روزی هست با این ترفند ترکش دادم ازاون روز وقتایی هم که میاد سمتم قیافه اش میره وتو هم و دبرو که رفتیم🙂🙂

ببین عزیزم روش تدریجی اصلا جوابگو نیست ب طور یدفه ایی باید بگیریش
اصلا هم کم نیار
سخته بلاخره ۲ ساله بچه وابسته شده شاید گریه کنه بیخوابی بهونه گیری
ولی ی تایمی داره و تموم
مهم خودتی کم نیاری و بدی دوباره
من خودم ۲ ماهه تقریباً ک گرفتمش فکرشم نمیکردم ب این راحتی باشه
چسب برق زدم و ناله میکردم هر دفه ک میومد سراغش ک یعنی درد دارم
الکی گریه میکردم میگفتم اوخ شده

خوراکی های مورد علاقشو جلو چشمش گذاشتم
لباسای باز ب هیچ عنوان نپوش ک نبینه سینه هاتو

باید کوتاه نیای شده گریه بی تابی کن نباید بزاری بخوری سرش گرم کنی اگر خونه مادر کسی میتونی بزارشچند ساعت

منم همین مشکلو دارم و هنوزم نگرفتم

صبر زرد بخر و بگیر تا کی میخوای بدی

وضعیت منم دقیقا همین‌طور که شما گفتی

ممنم هنوز نگرفتم 😐

سلام عزیزم دخترمنم خیلی وابسته بود و ی جورایی خودم خیلی عصبی شده بودم
من رژ خیلی قرمز زدم دور و روی نوک سینم بهش گفتم می می بوف شده میومد نازش میکرد هی میخواست نگاه کنه نشونش میدادم شبهای اول دوم بی تابی کرد بعد دیگ هی میگفت می می مامان بوف شده

منم هنوز ازشیرنگرفتم. شبا ک بیدارنمیشه برشی

سوال های مرتبط

مامان آیلا خانوم مامان آیلا خانوم ۲ سالگی
تجربه از شیر گرفتن من خیلیییی خوب بود خدایی
نه خودم اذیت شدم نه دخترم با اینکه واااااقعا وابسته به شیر بود من نمیتونستم حتی دراز بکشم حتما نیومد سمتم
پنج شنبه شروع کردم صبح که تو خواب بود بهش شیر دادم بیدار شد صبر زرد زدم چهار پنج بار خورد دید تلخه همش میگفت خوب میشه میخورم 😂
یکم باید سرگرمش کنید فقط
شب موقع خواب گذاشتم رو تاب خوابید راحت بعدش با تاب گذاشتم زمین یکم خوابش عمیق شد آوردمش بیرون رو تشک گذاشتم راحت تا صبح خوابید
در صورتی ک بدون شیر عمرررا می‌خوابید
روز دوم اول صبر زرد زدم اما اومد یکم مکید داشت تلخیشو از بین میبرد که سریع رژ لب۲۴ساعته زدم گفتم اوخ شده
کل این مدتم همش بهش می‌گفتیم آفرین بزرگ شدی دیگه ممه نمی‌خوری
حتی من دیروز براش کیک پختم شمع فوت کرد
شب سوم تو خواب عمیق ک بود گذاشتم یه دل سیر شیر بخوره بهش میگن شیر حسرت هم سینه هام خالی شد هم برای آخرین بار در سیر خورد
خودم اصلا درد نکشیدم و شیر جمع نشد چون ازروز اول دو سه بار با آب سردشستم سینه هامو. بخاطر اون اصلا جمع نشد
واقعا برای من مثل غول بود
خداروشکر نه من اذیت شدم نه دخترم