۸ پاسخ

تولدت مبارک عزیزم
این اسمش افسردگی نیست گریه خوشحالی مادره 🥺الهی که اگه اشکی هست برای خوشحالی بریزه

الهی که موفقیت هاشو ببینی 🤲🏻
الهی آیندهٔ روشنش رو ببینی 🤲🏻
الهی داماد شدنش رو ببینی 🤲🏻

تولدت مبارک قشنگم😍❤️انشالله همیشه صحیح و سلامت باشی لبت بخنده سایت بالا سر بچت باشه😘 ذوقشو بزنی😘❤️

تولدت مبارک. انشاالله چاردستو پا ک سهله موفقیتاشو ببینی. پسرت نارس بود؟

آخی ، جانم 🥺🥺♥️♥️

😍😍😍

این ک افسردگی نیست فقط احساساتی شدین .

عزیزم ادم افسرده نه میخنده نه گریه میکنه خدا رو شکر که شما افسرده نیستی
روحیات مامانا تو همچین مواقعی معمولا حساس تر میشه طبیعیه اشک شوق
انشالله چند وقته دیگه تاتی تاتی کردنشو ببین😍

سوال های مرتبط

مامان امیرحسین مامان امیرحسین ۸ ماهگی
قصه امشب 👼🌛
روزی روزگاری نی‌نی کوچولو بود که توی یه گهواره‌ی نرم و گرم دراز کشیده بود. اسمش بود ستاره. ستاره چشم‌های کنجکاوش رو باز و بسته می‌کرد و به سقف بالای سرش نگاه می‌کرد.
مامان ستاره با یه لبخند مهربون اومد کنار گهواره‌ش. یه لالایی آروم خوند: “بخواب ستاره‌ی کوچولوی من، بخواب، بخواب…”
وقتی مامان لالایی می‌خوند، یه نور ملایم از پنجره می‌تابید و روی صورت ستاره می‌افتاد. ستاره انگار که می‌خواست بخنده، یه لبخند کوچولو زد.
یهو یه فرشته‌ی کوچولو از توی آسمون اومد پایین و کنار گهواره‌ی ستاره نشست. فرشته بال‌های نقره‌ای داشت و یه چوب جادویی کوچولو توی دستش بود. چوب جادویی رو آروم تکون داد و یه عالمه ستاره‌ی ریز و درخشان دور گهواره‌ی ستاره شروع به رقصیدن کردن. ستاره با چشم‌های گرد شده نگاهشون می‌کرد.
فرشته یه نفس عمیق کشید و یه بوی خوش گل یاس توی اتاق پیچید. بعد آروم روی پیشونی ستاره رو بوسید و گفت: “ستاره‌ی قشنگ من، حالا وقت خوابه.”
ستاره کم‌کم پلک‌هاش سنگین شد. صدای لالایی مامانش و رقص ستاره‌های نقره‌ای فرشته، اون رو به سرزمین رویاها برد. توی خواب، ستاره می‌تونست با فرشته‌های مهربون بازی کنه و توی آسمون پرواز کنه.
شب بخیر ستاره‌ی کوچولو… بخواب… بخواب… 🌙