۳ پاسخ

شوهر منم شیفتی هست وقتی نیست تنهام با پسرم واقعا سخته حالا که شما دو تا داری سخت‌تر

من برعکس شمام وقتی شوهرم هست احساس می کنم کم صبر تر میشم بیشتر سر پسر بزرگم غر میزنم البته پسرم هم وقتی باباش میاد حرف گوش نمیده .من از صبح تا شب راحته اعصابم چون پسرم هرچی بگم گوش میده همین که شب بابا میاد جنگ اعصاب من شروع میشه

من که شوهرم یه ماهه نیست چی عزیزم تو شهر غریب دو تا بچه بزرگ میکنم خدا تو شکر کن حداقل دو شب در میان میاد خونه .من جونم در اومده به خدا دعا کن برام کارامون درست شه بریم پیش هم

سوال های مرتبط

مامان یاس مامان یاس ۴ ماهگی
مامانا درددل دارم...
همسایه طبقه پایین ما یک دختر داره که از دختر من(۵ساله) سه سال بزرگتره.
بعد مدل تربیتی ماها فرق داره و کلا ذات دو تا بچه هم فرق داره. اون از اون بچه هاست که دل و روده همه وسیله های برقی و غیر برقی رو میریزه بیرون، به همه چی کار داره، وسایل آشپزخونه رو میریزه، مدادا رو نصف میکنه نمیدونم از اون یکی سرش تراش میکنه، خرده ریزه ها رو آتیش میزنه ،هرچیزی رو خراب میکنه حالا از روی کنجکاوی یا چی.
دختر من اما بی آزاره از این جهت
با وسایل خونه کاری نداره با اسباب بازیاش بازی میکنه و چیزی رو هم خراب نمیکنه. اون دختره هم اصلا حرف گوش کن نیست. دختر منم خیلی علیه السلام نیست ولی ببینه داره آسیب میزنه ادامه نمیده و حرف گوش میده.
ساختمونمون فقط همین دو تا بچه هم سن هستن
دختر کوچیکمم که ۴ ماهشه.
اون دختر همسایه خیلی علاقه داره بیاد بغل کنه و رو پاش بذاره و ...
الان مشکل من اینه که دخترم دوست داره با این دختره بازی کنه،
ولی هم کل خونه زندگی منو به هم میریزن
هم اینکه دائم باید نگران بچه کوچیکم باشم، رو دختر بزرگمم اثر میذاره، چون بزرگتره میترسونتش و ... اصلا روح و روانم رو به هم ریخته
گاهی لعنتش میکنم
از اینورم دخترم عاشق اینه باهاش بازی کنه
و من نمیذارم فکر میکنه من چقدر ظالمم