مامانا درددل دارم...
همسایه طبقه پایین ما یک دختر داره که از دختر من(۵ساله) سه سال بزرگتره.
بعد مدل تربیتی ماها فرق داره و کلا ذات دو تا بچه هم فرق داره. اون از اون بچه هاست که دل و روده همه وسیله های برقی و غیر برقی رو میریزه بیرون، به همه چی کار داره، وسایل آشپزخونه رو میریزه، مدادا رو نصف میکنه نمیدونم از اون یکی سرش تراش میکنه، خرده ریزه ها رو آتیش میزنه ،هرچیزی رو خراب میکنه حالا از روی کنجکاوی یا چی.
دختر من اما بی آزاره از این جهت
با وسایل خونه کاری نداره با اسباب بازیاش بازی میکنه و چیزی رو هم خراب نمیکنه. اون دختره هم اصلا حرف گوش کن نیست. دختر منم خیلی علیه السلام نیست ولی ببینه داره آسیب میزنه ادامه نمیده و حرف گوش میده.
ساختمونمون فقط همین دو تا بچه هم سن هستن
دختر کوچیکمم که ۴ ماهشه.
اون دختر همسایه خیلی علاقه داره بیاد بغل کنه و رو پاش بذاره و ...
الان مشکل من اینه که دخترم دوست داره با این دختره بازی کنه،
ولی هم کل خونه زندگی منو به هم میریزن
هم اینکه دائم باید نگران بچه کوچیکم باشم، رو دختر بزرگمم اثر میذاره، چون بزرگتره میترسونتش و ... اصلا روح و روانم رو به هم ریخته
گاهی لعنتش میکنم
از اینورم دخترم عاشق اینه باهاش بازی کنه
و من نمیذارم فکر میکنه من چقدر ظالمم

احازه نده دخترت با همچین بچه ای بازی کنه وگرنه مثل همون میشه رفتارش

نمیدونم چطور باید کنترل کنم این ماجرا رو
یه مدت میبردمش کلاس که کمتر خونه باشیم این دختر کمتر بیاد
چون وقتی میاد و من نمیذارم دخترم قشقرقی به پا میکنه که بیا و ببین
منم راستش عذاب وجدان میگیرم چون از بازی من با انقدر لذت نمیبره که با اون دختره.
شما تجربه مشابه داشتین؟ چیکار کنم ؟ روانی شدم

امروز دیگه یه دعوای اساسی شد همسرم از حرف گوش نکردن هاشون مخصوصا از دخترم انقدر عصبانی شده بود که از کله اش دود درمیومد تا ۴۵ دقیقه دعوا کردن

بنظرم به مامانش بگو بچه کوچيک دارم نمیزارن درست بخوابه جیغ میزنن بیدار میشه همه وقتم به خوابوندنش می‌گذره به هیچ کاری نمیرسم کارام صدبرابر شده هر وقت شرایطش داشتم میگم بیاد بازی کنن

یه لحظه دلم خواست این بچه دم دستم بود جرررش میدادم🥴

ببین دختر کوچیک رو بهونه کن بگو میاد خونمون سر وصدا میکنن نمیزارن بخوابه
بد خواب میشه
بگو هر وقت شرایطش رو داشتم خودم زنگ میزنم که بیاد خونمون

عزیزم خب قرارنیست بچه هامون هرچیزی ک میخواندهمون بشه وقتی ی بچه اینقدر بدتربیت شده و مطمئنا رو دختر شمام تاثیر میزاره چرا باید گوتاه بیای و اجازه بازی بدی؟؟
بزار دخترت گریه کنه قهر کنه یاهرچیزی ولی بعد عادت میکنه قرار نیست چون بچه فک میکنه فلان کار رو چون اجازش ندادی پس بدجنسی شما کوتاه بیای از موضعت
مورد دیگه اینکه بنظرم ب مادر بچه بگو که همسرتون راضی نیست این دوتا همبازی بشن اینجوری بهتره و برای سرگرمی دخترتم حتی کارکردن تو خونه هم میتونه براشون بازی باشه مثلا بیا شام درست کنیم یا ی مشت نخود لوبیا قاطی کن بریز جلوش بگو جداشون کنه و خیلی چیزای دیگه
تو تربیت ی عامل خیلی مهم دوست هست

عزیزم ارامش خودت و خانوادت مهمه.
اگه میتونی دوس واسش جایگزین کن.
توخانواده ندارین دختر همسن دخترتون؟

میتونی ب اون دختره گوشزد کنی ک وقتی اومدی خونه ما با دخترم بازی اجازه نداری شلوغ کاری و کارای خطرناک کنی.من باشم نمیزارم بازی کنن چون تاثیر میزاره روش

دخترم وقتی من نمیذارم فکر میکنه من چقدر ظالمم**