بیماری شیگلوز
سلام خانما
علیرام ۳ شب پیش ساعت ۲ صبح لرزه‌ای خفیف داشت
تب سنج نداشت برای همین بردمش درمانگاه
دکتر گف تب شدید داره قطره استامینوفن با شربت پروفن داد
صبح مجدد تب شدید داشت زنگ زدم اورژانس بردمش بیمارستان شیخ مشهد
اونجام بهش قطره استامینوفن دادن ۱ساعت فقط نگهش داشتن تو اورژانس دوباره مرخصش کردن چون دمای بدنش رو ۳۶ ونیم بود
ساعت ۱۱ بهش قطره پارکید دادم و تبش رو ۳۷ بود
ظهر بود ساعت ۱ونیم میخواستم پوشکش کنم گفتم بذار با دماسنج بگیرم دیدم رو ۳۷ ونیم
ده دقیقه بازش گذاشتم مجدد تب سنج رو گذاشتم دیدم ۳۸ ونیم
پوشکش کردم شروع کردم ب لباس پوشیدن ک ببرمش بیمارستان
ساعت ۲ بعدازظهر بودمن داشتم با اورژانس صحبت ک کدوم بیمارستان ببرمشدر عین مکالمه متاسفانه دچار تشنج شد ۲ الی ۳ دقیقه زمان برد و اورژانس راهنمایی های لازم رو انجام داد ۴۵ دقیقه هی زنگ پشت زنگ ک چرا آمبولانس نمیاد آخرش گفتن رفتن ماموریت گفتم خب از اول میگفتین خودم بردم درمانگاه فدک
اونجا فقط برای تلکه کردن جیب ما خودشون اومدن چندتا کار انجام دادن ک بعدن تو بیمارستان معلوم شد همش الکی بوده
خلاصه علیرام رو بردیم بیمارستان اکبر
اونجا ازش آزمایش خون گرفتن گفتن تو خونش عفونته و بعد ک مدفوع کرد و نمونه گرفتن فهمیدن ک تو مدفوعش عفونته

خلاصه ی شب نگهش داشتن و دیروز ظهر مرخص شد
((اشتها نداره و اسهال شدیده
بدنش بخاطر اسیدی بودن مدفوع دچار سوختگی شدید شده
کالاندولا و پمادزینک همه چی هم میزنم اما فایده نداره بگید چکار کنم اگه میدونید))

۳ پاسخ

سلام عزیزم سوداکرم عالیه. یکم گرونه اماخوبه سیسمونی فروشی هادارن چون خارجیه. درطول این مدت اصلاازدستمال مرطوب استفاده نکن

آخی عزیزم انشالا خوب بشه. سودو کرم واسش استفاده کن

انشالله ک زودتر خوب بشه کرم ثمین خوبه بگیر امتحان کن الان تبش اومده پایین

سوال های مرتبط

مامان هایلین مامان هایلین ۱۴ ماهگی
تجربه بد من 🥲 عفونت گوش :
حدود ده روز پیش بچم آبریزش بینی داشت ولی هیچ تب یا علامت دیگه ای نداشت ،منم با خودم گفتم یه سرما خوردگی سادست
ازونجاییکه یکماه قبلش با همین علائم بردمش دکتر (بیمارستان حکیم) فقط و فقط قطره بینی و سیتریزین نوشت !
باخودم گفتم خب الان باز ببرم باز همونا رو مینویسه
اومدم خودم بهش پلارژین و سیتریزین دادم ، البته با خودم گفتم همون روز اول سیتریزین ندم یه وقت بد نباشه از روز دوم دادم
خلاصه دختر من هیچ مشکلی به ظاهر نداشت فقط کیپی بینی بود و معذرت میخوام مخاط بینیش کشسانی شده بود
درطول روز بازی میکرد اشتهاش اوکی بود همه چی عالی
شبا ساعت دونیم سه با گریه شدید از خواب بیدار میشد فقط
منم اومدم اینجا نظر پرسیدم اکثریت گفتن بچه هاشون همینطورن و از دندونه ، منم یه تیکه پاراکید میدادم بچه میخوابید ....
خلاصه یک هفته گذشت ، دخترم باز ساعت سه بیدار شد با گریه شدید
پاراکید دادم خوابید ،ساعت پنج حس کردم بدنش داغه ،تب سنج گذاشتم ۳۷/۵بود، به باباش گفتم برو براش قطره بگیر تب داره
هایلینم بیدار کردم پاشویه کردم ترسیدم یه وقت تشنج نکنه خدایی نکرده
ولی خییییلی خوابش میومد و بی‌حال بود منم گذاشتم رو تاب که بخوابه
یهو حس کردم چشاش داره می‌ره ،بچه رو بلند کردم از رو تاب ،معذرت میخوام کلی استفراغ کرد شدید!!!!
و شروع کرد به گریه ،گریه های بی امون ،یک ثانیه آروم نمیشد
زنگ زدم باباش فوری اومد بردیمش بیمارستان حکیم
متخصص معاینش کرد گفت گوش و حلقش هیچ التهابی داره
ازین ویروس جدید گرفته احتمالا ،براش امپول ضد استفراغ نوشت واسه تبشم پاراکید
خلاصه آمپولو زدیم اومدیم خونه بچه خوابید ،دیدم تبش اصلا نمیاد پایین
بعد ازینم که بیدار شد باز همون طوری یکسره گریه های شدید
مامان 🩵آبی مامان 🩵آبی ۱۴ ماهگی
مامانای عزیز، دلم می‌خواد تجربه‌ای رو که پریشب برام گذشت با شما به اشتراک بذارم، شاید برای کسی مفید باشه.
پریشب یکی از سخت‌ترین شب‌های عمرم بود. پسرم بر اثر تب بالا برای اولین بار دچار تشنج شد… واقعاً لحظه‌های وحشتناکی رو گذروندم، لحظه‌ای فکر کردم دارم بچه‌م رو از دست می‌دم.

از عصر بهش هر ۴ ساعت قطره استامینوفن می‌دادم، اما تبش پایین نمیومد. دماش ناگهان به ۳۹ رسید و همون موقع که می‌خواستم براش شیاف بذارم، چشم‌هاش به بالا رفت و بدنش شروع به لرزیدن کرد. سریع با اورژانس تماس گرفتم. راهنمایی کردن که در زمان تشنج حتماً بچه رو به پهلوی چپ بخوابونم، زیر سرش بالش بذارم تا آب دهان وارد راه تنفسی نشه و باعث خفگی نشه، و با دستمال دهانش رو خشک کنم.
یکی از نکات خیلی مهمی که بهم گفتن این بود که زمان دقیق تشنج رو یادداشت کنیم؛ چون این موضوع برای تشخیص و درمان خیلی مهمه.

بعد از چند دقیقه، اورژانس رسید. براش شیاف گذاشتیم و سریع بردیم بیمارستان. بستری شد تا تبش رو کنترل کنن. واقعاً لحظات سختی بود، اما خدا رو شکر تا ظهر حالش خیلی بهتر شد.

این رو هم بگم که ویروس رو از خواهرش گرفته بود. اونم سرماخوردگی داره، تب و سرفه هم داره.

این تجربه رو نوشتم تا یادآوری کنم که مراقب تب بچه‌ها باشید. نذارید تبشون بالای ۳۸ بره. اگر تب داشتند، مرتب کنترل کنید.
پاشویه با آب ولرم خیلی کمک می‌کنه. می‌تونید یک باند یا دستمال رو با آب ولرم خیس کنید و روی شکم، کشاله‌های ران و زیر بغل بذارید، این کار خیلی سریع دما رو پایین میاره.

امیدوارم هیچ مادری هیچ‌وقت چنین شب سختی رو تجربه نکنه. 🙏🏻❤️
مامان حسین جان💙 مامان حسین جان💙 ۱۵ ماهگی
#تجربه_عفونت_ویروسی_نوزادان😩
#اسهال_استفراغ 😪
حسین بعد از زدن امپول ضدتهوع و خوردن اون شربت دیگه استفراغ نکرد و میشه گفت بهتر شده بود اما از اون طرف برعکس به اسهال افتاده بود
اسهال شدید!خیلی شدید
بزارید بگم چجوری بود ..منو ببخشید البته اگر انقدر واضح دارم براتون میگم شاید کسی الان تو همین شرایط باشه 😨اینطوری بود ک پوشک قبلی ک اسهال کرده بود ک چه عرض کنم آبه آب ک همه لباساش خیس میشدن لحاف پتو تشک!!! فکرشو بکنید من پوشک قبلی رو باز میکردم بچرو میشستم اون همونطوری داشت اسهال میکرد!!! میشستم میاوردم دوباره پوشکش کنم چسب پوشکو نبسته باز اسهال میکرد جوری شده بود ک من خون گریه میکردم بچه ها حسین در حرض یک روز و نیم ۲ بسته پوشک ۲۸ تایی تموم کرد باورتون میشه؟؟؟
روز تاسوعا بود و همه جا تعطیل بردمش بیمارستان گفتن
کیدی لاکت , شربت زینک , محلول ORS, کپسول یوموگی و شیرخشک lf
اینارو دادن
هییییچ تاثیری نداشتن داروها
عصری دیدم بهتر نشده ک بدترم شده گفتم اینجوری نمیشه باید یه دکتر دیگ ببریمش حالا این وسط بقیه همش میگفتن بابا از دندونه بچه این چیزار و داره چرا انقد ناراحتی خودتو باختی
گفتم میفهمید بچم جلوم داره تلف میشه؟ پای چشاش گوووود رفته بود رنگش زرد خیلی ببخشید باسنش کباب شده بود بچه
از اونطرفم ما قرار بود بعد از عاشورا حرکت کنیم ب سمت تهران تقریبا ۹ ساعتی راه داشتیم 😪😩 نمیتونستم هضم کنم ک تو این ۹ ساعت من چکار کنم با این بچه !
خلاصه بردمش بیمارستان حشمتیه سبزوار ک از شانس من متخصص نوزادان نبودن و رزیدنت اطفال بود ک گف باید ۳ تا ۴ روز بیمارستان بستری شه 😑😑