۱۷ پاسخ

من دارم از@شیر میگیرم حرف اون مامان درسته شب تو خواب بهش بده منم فکر میکردم اکه تو خواب بهش بدم تولید میشه ولی الان نزدیک چهار روزه تو خواب دارم بهش میدم و هی داره شیرم کمتر میشه نترس بهش بده

شیر مادر تا دو سالگی بده حتما

ی دو دیقه ای بهش دادم و تمام

عزیزم بنظر من تا الان اگر ندادی دیگه کلا نده سختیش برات سه روزه سه روز بدخواب میشه لج میکنه گریه میکنه اما بعدش بهتر میشن .

عزیزم حتما سوتین سفت ببند من اینکارو کردم اصلا دردشو حس نکردم باعث میشه تکون نخوره که دردت بیاد .

چرک خشک کن بخور

منم تازه ازشیرگرفتم درد دارم داروخانه‌هم هیچ دارویی ندادبهم 😑

امشب بده بخوره دیگه اونقد درد نمیگیره تو خواب عمیق بده

اره بهش بده
بعد سه روز رفتم حموم ماساژ دادم
یکم دوشیدم

اره منم تا سه شب تو خواب عمیق بهش دادم سینم کم کم شیرش کم شد

برو دکتر زنان برات چرک خشک کن بزاره خوب میشی

چند شب اول و بده بخوره. خودتم اذیت نمیشی.

ظهر تعریف کردی چشم خوردی

استامینوفن بخوراینجایکی ازمامانامی گفتم برگ گلم بزاری روسینه هات دردش کم می شه

تو خواب. عمیق. سه شب اول باید شیر بدی خب

تو شب که خوابش عمیقه بهش بدهدبخوره

تو خواب عمیق بده بخوره ، از فردا دیگه اینجوری پر نمیشه

سوال های مرتبط

مامان یسنا مامان یسنا ۱ سالگی
سلام، تجربه ی خودمو در مورد از شیر گرفتن، من اول سوره ی یاسین و بروج خوندم و ب دخترم فوت‌کردم، بعد با توکل ب خدا شروع کردم،اول حدود دو روز میان وعده هاشو حذف کردم،یعنی موقع بیدار شدن و موقع خواب بهش شیر میدادم، بعد شروع ب حذف شیر صبح تا ساعت 12 کردم،تا چهار روز، بعد شروع ب حذف شیر بعداز ظهر تا ساعت 18 کردم، یعنی از صبح تا قبل خواب ظهر بهش شیر نمیدادم،موقع خواب شیر میخورد و بعد دیگه شیر نمیدادم تا ساعت 18، البته حدود دو روز اول وقتی از خواب ظهر بیدار میشد بهش شیر میدادم، کم‌کم شیر شو حذف کردم،بعد چهار روز شیر شب شو حذف کردم تا موقع خواب،دبعد از اون شب موقع خواب بهش شیر دادم و دیگه شیر نصف شب شو حذف کردم، بعد فرداش دیگه در کل شیر شو حذف کردم و دیگه موقع خواب هم بهش شیر ندادم، امروز اولین روزی بود ک اصلا شیر نخورد، دخترم خیلی وابسته شیر بود، شیر ک نمیدادم کلی گریه و جیغ،ولی حوصله کردم،باهاش بازی کردم،بردمش بیرون،سرشو گرم کردم،خیلی بهش محبت کردم، دیشب نصف شب خیلی گریه کرد ولی کوتاه نیمدم و رو پام با لالایی خوابید، گریه ک میکرد میدید کوتاه نمیام اروم میشد،البته خیلی باید حوصله کرد، من هر روز از خدا کمک میخواستم، تو این مرحله فقط خدا میتونه کمک کنه،کمی سخت ولی با توکل ب خدا شدنی، اصلا هم ب تلخک و چسب برق نیاز پیدا نکردم،فقط موقع گریه و جیغ صبوز بودم و کوتاه نیمدم،امیدوارم همه موفق باشند، فقط محبت یادتون نره، من خیلی بهش محبت کردم ک خدای نکرده اعتماد ب نفسش پایین نیاد