۱۵ پاسخ

برو ی دوش بگیر زیر آب اسکات بزن یکی کارتو بماله بعد برو بیمارستان

عزیزم ایشالا ک زایمان راحتی داشته باشی🥰❤️
دم کرده زعفران بخور یا مامانت بگو بیاره

خداروشکررر
ایشالله ک زود زایمان میکنی

دعا کن منم دردام شروع بشه

چقدرخوب کاشکی منم زایمان میکردم اصلاخواب وخوراک ندارم خیلی ت فشارم

ساعت ۴ برو بیمارستان تو محوطه بیمارستان راه برو تا ۶ صبح بعدش برو یه معاینه بشو اورژانسی دیدی ۵ سانت شدی بستری شو نشدی باز برو محوطه هی راه برو وقندت نیفته خرما و شربت بخور
تو خونه خطرناکه نمون وقتی بیمارستانی بهتره خدایی نکرده اتفاقی نیفته

عزیزم انشالله بسلامتی زایمان کنی ماروهم دعا کن خیلی خوشحال شدم انگار خودم درد دارم

بنظرم تاصبح نمون من عصری شروع شدن ساعت 3صبح رفتم گفتن دیراومدی

منم مثل شما بودم چون زایمان اولم بدون درد بستری شدم همش میگفتم کاش دردام خودش شروع بشه
۱۱شب دردام شروع شد۳رفتم بیمارستان گفت برو هیچ خبری نیست برو دردات بیشتر شد بیا
اومدم خونه تا ۶بزور تحمل کرذم اصلا خواب به چشمام نیمد
۷صبح معاینه شدم بازم هیچی
از ۷صبح تا۱بعدازظهر با ماماهمراهم تو حیاط بیمارستان پیاده روی کردم
از ۱تا۳رو توپ ورزش کردم تازه بچه اومد تو لگن ۴بعدازظهر زایمان کرذم
۱۷ساعت درد کشیدم

دعا کن منم دردام شروع شه 🤣

اگر دردات شروع شد به فردا نمیرسع زایمان میکنی وسایل اماده کن وقتی خیلی شدید شد حس کردی دستشویی داری سریع برسون خودت

خداروشکرررر😂😍
انقدر خوشحال شدم انگار خودم میخوام بزام 😂
ان‌شاءالله به سلامتی♥️

بلاخره موفق شدییی...اره زودی نرو هروخ دردت زیاد شد برو ک کمتر اونجا درد بکشییی

ثبت کن درداتو ۵ دقیقه شد برو بیمارستان واینستا که صبح بشه

😂😂خودت خیلی اصرار داشتی شروع شه

سوال های مرتبط

مامان آیماه♥کوچولو مامان آیماه♥کوچولو ۱ ماهگی
پارت 1
#زایمان طبیعی
39هفته و 3روز درد شدید کمر داشتم قبلنا هم داشتم ولی این روز شدید بود با مادرم و همسرم راهی بیمارستان شدم ماینه شدم یک سانت بود ساعت 7شب بود گفت برو پیاده روی کن تا شاعت ده بعد بیا منم رفتم خونه بعد از اونجا رفتم پیاده روی تا ساعت 1 دردم کلا گم شد درد نداشتم
دیگه گفتم چرا الکی برم بیمارستان😐😂رفتم گرفتم خابیدم🤣🤣تا که ساعت پنج صبح شد تو خاب بودم دیدم یهو دردم گرفت اونم رو پنج دقیقه بگیر ول کن بگیر ول کن احساس ادرار داشتم میرفتم دسشویی ادرار نمیومد😐😐😐😐تا که مادرم از رفت امد من ب دسشویی بیدار شد اومد گفت چطوری گفتم هر پنج دقیقه دردم میگیره ول میکنه گفت سری بریم بیمارستان تا بیمارستان 2ساعت راه بود😐😂
سر راه یک بیمارستان دیگه بود رفتیم گفت درد زایمان نیست😐😐
منو میگی کلی فوشش دادم ک گفت درد نیست راهی زاهدان شدیم اون بیمارستان ک میخاستم برم همونجا بود ساعت 7نیم رسیدیم زاهدان گفتم منو ببرین خونه خودم ک زاهدان بود گفتم میخام پیاده روی کنم با همون حال و درد پنج دقیقه ای🤣😂🤣😂