۱۷ پاسخ

خیلی شبیه
فقط داداشتون لاغر بوده صورتش اگه یکم چاق بود کپی میشدن

خیییلی شبیه همن.

تقریبا شبیه همین چونه هاشون فرق میکن بچه حلال زاده ب داییش می‌ره دیگه

اره شبیه همن

خدا داداشت را دوباره داده من که این قضیه را خیلی تجربه کردم انگار وقتی کسی فوت میکنه خدا براش جایگزین میزاره پدر شوهرم فوت کرد جاریم زایمان کرد دقیقا پسرش شبیه پدر شوهرمه

زور له یک دچن،انشالله هرچی خاکی بسر براکته وه یه عمری کوره کت بیت

خیلی شبیه هستن... ان شاالله شاهان عمر طولانی و با عزت داشته باشه....

خدا بیامرزه ماشالله پسرت شیرین تره

بوچ فوتی کرد

ن اصلااا

خدا داداشتو دوباره داده انگار بهتون عزیزم خیلی شبیهن

اره شبیهن فقط پسر شما تپلی تره

چونه داداشت نازک ولی چونه شاهان گردتره .ولی شبیهن .

پسرتو چاق داره ولی یکم‌شبین

چرا فوت کرده گلم

اره عزیزم شبیه هم دیگه ان

غیر لب بالاش همه چیش کپیه

سوال های مرتبط

مامان نَــــواز🐥💞 مامان نَــــواز🐥💞 ۱ سالگی
سلام مامانا من واقعا استرس میگیرم میام گهواره تا نگاه میکنی همه مامانا یا بچه هاشونو از شیر و پوسک گرفتن یا در شرفشن بعضیاشون میگن بچه ما مث بلبل صحبت میکنه و..... من چی بگم ک هیچکدوم ازینکارارو ک نکردم هیچ بچم جویدنم بلد نیس بشدت بدغذا ینی یا باید براش میکس کنم یا نمیتونه بخوره و نمیخوره از قصد غذاهای خشک و درشت و لقمه ای ک کلا هیچی یا باید میوه رو پوره کنم یا نمیتونه بخوره جدیدا هم میبینی چیزی رو میزاره دهنش کامل میجوعه و ریزش میکنه اخر سر همشو تف میکنه چون یا بلد نیس یا میترسه قورت بده از طرفیم همون سه وعده غذای میکسیم ک میدم با بدبختی و گریه زاری دخترم شاید ۲ ساعت تمام طول بکشه ک با کلی اب هر لقمشو قورت بده بخدا دیگه خسته شدم هرجا میرم بتید گوشکوب برقیمو ببرم مدام باید دغدغه ی اینکه الان نواز چی بخوره داشته باشم در صورتی ک بچه های همسنش اصلا اینطور نیستن همه چی از سفره میخورن دستشون چیزی میدن میخورن بخدا دیگه بعضی وقتا بحدی اذیتم میکنه و مقاومت و گریه میکنه برا غذا خوردن ک دیگه گریه میکنم نفرینش میکنم بعد پشیمون میشم خیلی سختمه خیلی خستم اصلا نمیدونم باید از کجا شروع کنم غذا خوردنو یاد بگیره تا حالا یکی دوبار امتحان کردم براش بلایی ب روزم اورده ک بعد دوساعت مجبور شدم براش میکسش کنم ک بخوره بخدا اصلا نمیدونم باید چیکار کنم خیلی ناراحتم و غصه میخورم با دیدن بچه های بقیه🥲😭
مامان علی مامان علی ۱ سالگی
مامان همتامهتا مامان همتامهتا ۱ سالگی
من واقعا نمیدونم دیگه چیکار کنم
دخترم خیلی وضعیتش بد شده
بزرگ شده حتی پریود شده اما اصلا رعایت نمیکنه.
ارامشو ازم گرفته .
همه براش فراهم کردم
محدودش نکردم هر جا دوست داره با دوستاش بره ببینم اوکی میزارمش بره

ولی واقعا هیچکدوم تاثیری نزاشت
همش سرش تو گوشی
درس نمیخونه گوشی میگرم ازش میگم درس بخون همش در حال خوردنه
اشغالاشو میریزه زیر تخت پشت کمد
لباسا شلخته
۱۲ سالشه تو عین این ۶ سالش ک دیگه حالیش میشه همه چی یک روز نیست من ارامش داشته باشم همش داد بیداد .
پدرشم ی معتادیه رفته زن گرفته زن باباش باهاش رابطش خوب نیست .نمیره اونجا شرایط زندگیشون خوب نیست..ک بگم یک سال بره پیششون
اصلا دلم نمیاد تا یک هفته میره پیششون دلم تنگ میشه میارمش پیش خودم

مادرم دلم نمیاد ازم دور شه
همش باهاش حرف میزنم
میگم نکن مامان ببین من همه کار دارم برات میکنم چرا اینقد اذیتم میکنی اصلا نمیفهمه .الان میوه ور داشت بهش گفتم رها هسته اشو بیا بنداز سطل نندازی جای
از لای در نگاش کردم دیدم انداخت پش تختش.
منم از کنترل خارج شدم زدمش .شوهرمم سر این مسئله ناراحت همش میگه خونه کثافت ور داشته با کارای این همش این چند مدت بحثیم باخاطرش
.مشاوره بردمش تاثیری هم نداشت.واقعا دلم دیگه شکسته از همه چی
از پدرش جدا شدم همش اذیتم میکرد
الان ک زندگی خوبی دارم این اینجوری میکنه.
همش میگم کاش مادر بدی بودم بی احساس همون موقع ک باباش از من گرفتش نمیگرفتمش ب زور داداگاه .
مامان دلانا❤️آوینا مامان دلانا❤️آوینا ۱ سالگی