بیاید یکم باهم حرف بزنیم....

شهر کوچیک زندگی میکنید یا بزرگ؟ احساستون چیه؟

من خودم تهرانم نزدیک 15 ساله تهرانم، دیگ الان به تهران عادت کردم.... اما گاهی از ترافیک و شلوغیش خسته میشم دلم یه محله آروم و امن و به شهر کوچیک میخاد....

من الان ۱۰ساله اصفهانم واقعانم عاشقشم ولی خونمون کوچیمه وحیاط نداره تاشهرخودمون دوساعت راهه وبعضی موقع هاکه میریم شهرستان بچه هاموباگریه میارم چون اونحاراخیلی دوست دارن وخونه هااونجابزرگه ولی اگه بخپام یه شهردیگروبرازندگی انتخاب کنم مشهدودوست دارم چون عاشق امام رضام

من کرجم و از محل زندگیم راضیم . ولی گاهی دوسدارم ی ویلا تو روستا داشته باشیم آخر هفته ها دور باشم

من مشهدم عادت دارم به اینجا شهر دیگه ای نمیتونم زندگی کنم

من ٥ ساله اومدم استانبول خيلي خوبه

شمالم تو یه روستای اروم و خلوت زندگی میکنم خونم ویلایی حیاط داره . من فقط دلم میخاد یه ماشین داشته باشم کل دنیارو بگردم از خونه بودن متنفرم همین

من اهل نیشابور'شهر باصفا و خوب ۷ساله مشهدم فقط باهاش کنار اومدم اصلا دوسش ندارم از مردمانش خوشم نمیاد خونمون اپارتمانی دلم میخواد خونه حیاط دار داشته باشیم هربار از خونه ی مامان میایم مشهد تحملش سخته چندروز اول کم کم عادت میکنیم پسرم هربار با گریه میاد

من کرجم ۸ ساله ولی دوس دارم تو شهر خودم زندگی کنم بروجرد 🥲

من رشتم،شهر بزرگ ،زنده،پر شور و انرژی. اصلا کیف میکنم ازین هیاهو
خونم اپارتمانیه اما دویست متره،دلگیر نیس، یع تراس بزرگ دارم که پنجرش رو به یه باغه،خیلی قشنگه این فصل،اما ممکنه بعدا بسازن اونجا رو
خودمم یه باغ کوچیک پشت خونه مادرشوهرم دارم که اونجا انواع سبزیجات ارگانیک میکاره.
خیلی راضیم،شهر انزلی بزرگ شده بودم که خیلی شهر کسلی بود،رشت و با هیچ کجا عوض نمیکنم

شهر کوچیک بزرگ شدم خونه پدریمم همون جاست . از وقتی ازدواج کردم اومدم اهواز ۷ سال میشه و اصلا دوسش ندارم هوای بشدت گرم و آلوده و خاک و ترافیک و دود و دم 😩😩😩

به نظرم ی شهر کوچیک یا روستای کوچیک و امکاناتی در حد درمانگاه مجهز نانوایی بانک و آب گاز برق داروخانه شبانه روزی ویک فروشگاه بزرگ مثل کورش دیلی اینا همیشه عاشق روستا بودم ولی متاسفانه نشد

نزدیک ۱۱ساله قمم اصلا دوستش ندارم ولی خوب بخاطر همسرم مجبورم حتی هنوز بلد نیستم تنها برم‌جایی

من ده ساله تهرانم
راضیم

منم کلاااابچه ی شیرازم وراضی ام چون شهرمون خیلی خوبه

من شهر کوچیک تو شمال خیلی راضی ام

۸ ساله اومدم تهران، خیلی تنهام و تنهاییم رو با کار بیرون و خونه پر میکنم. من کلا خوب منطبق میشم با شرایط ولی همسرم اصلا نمیتونه با شلوغی تهران کنار بیاد.
تهران بزرگه
بازار کارش خوبه
وسیله و دسترسی‌های خوبی داره چیزهایی مثل خرید اینترنتی و پیک میتونه کمک دست آدم باشه.
من الان دوست دارم یک خونه بزرگتر و دوخوابه تو منطقه بهتر داشته باشم

من شهرای مختلف رفتم ولی خونه باغ روستامونو با هیچجا عوص نمیکنم

من دلم میخواد زیر شلوغی تهران مدفون بشم✌🏼😐
ولی ترافیکو نیستممممم ترافیک خستمممم کرده

من بچه ی کرجم از وقتی هم که به دنیا اومدم اینجا بودم نزدیک چهار سال تهران کار کردم ولی هیچ وقت بهش عادت نکردم هر چند که امکانات زیادی داره عاشق شهر خودمونم هر چند که خیلی شلوغ شده

من کرمانشاهم و عاشق شهرم و مردم شهرمم، و خداروشکر آرامش دارم اینجا غریبی رو دوست ندارم ، امکانات هم خب مثل تهران نیست ولی خوبه

ششو نیم ساله تبریز زندگی میکنم شهر خوبیه
خنکه گاهی هوای ناسالم داره
دلم حیاط میخواد ولی هرگز به شهر خودم برنمیگردم

من از بدو تولد تا ۲۵ سالگی تهران بودم ، بعد از ازدواج اومدم شهریار که شهر کوچیکیه خیلی سخته تا مدتها شبها از پنجره به خیابون خیره می‌شدم و اشک می‌ریختم چون دلم برای شبهای زنده تهران تنگ میشد اینجا برام دلگیره و بعد از دو سال و نیم هنوز عادت نکردم بهتر از اون اوایل شدم ولی آرزو و رویام اینه برگردم تهران با همه آلودگی و ترافیکش خیلی دوستش دارم
اینم بگم فقط ۳۵ کیلومتر از تهران دور شدم😮‍💨

من ۸ ساله تهرانم خیلی به اینجا عادت کردم
وقتی برم شهرستان ومیام تا چندروز افسردگی میگیرم وبعدش اوکی میشم

من شهر کوچیکم از یه لحاظ بده ک امکانات کمه ولی خوب شلوغی و ترافیک و این چیزا نداره

من توی شهرکوچیک زندگی میکنم راضی نیستم چون هیچ امکاناتی نداره نه دکترخوب نه امکانات مثل کلاس واینا برای بچه م

منم تهرانم ۷ ساله اما اصلا دوسش ندارم حتی عادت هم بهش نکردم هیچوقت دلم براش تنگ نمیشه🙂و واقعا دوست دارم توهر جایی باشم غیر تهران

منم ۸ ساله تهرانم عزیزم ولی هر وقت میرم شمال میرم دلم میره دوست ندارم بیام