۳ پاسخ

پسرمن خیلی همه رو گاز می‌گرفت همش میگفتم نکن ولی یه مدت بی خیال شدم هر چه قدر هم گرفت عکس‌العمل نداشتم الان خیلی کم میگیره روز هایی هست که اصلا نمیگیره

دوره لج بازیشون شروع شده

فکر کنم واسه سنشون باشه چون دختر منم دقیقا همینه🥴

سوال های مرتبط

مامان نور چشم مامان نور چشم ۱ سالگی
سلام وقت بخیر مامانا
یک سوال درمورد دستور پذیری دارم
به پسرم میگم بشین یا بخواب یا شیشه شیر بده انجام میده
ولی الان یکربع بهش گفتم بشقاب رو بده بهش اشاره میکردم نگاهش میکرد ولی اصلا نذاشت تو دستم
مامانا هر چی به ۱۸ ماهگی نزدیک تر میشیم من خیلی استرسم بیشتر میشه
چون همش همه جا در مورد اتیسم شنیدم خوندم بعد از ۱۸ خودش نشون میده
پسرمن ارتباط چشمی میگیره ،میخنده و بردمش تو جای شلوغ با بچه ها دوست داره بازی کنه
ولی تمام علائمی که تو اکسپلور میزنه این انجام میده
دور خودش میچرخه گاهی
روی پنجه راه میره گاهی
سرش تکون میده
حرف میزنه مثلا بابا و ما وبع بع و چی گفتی یادش رفته الان در حد ۱و۲و۳ و شیشی میگه
یک حرف خیلی تکرار میکنه دیگی دیگی
سرش رو گاهی به پشتی مبل میزنه
ولی من خیلی تو فکر میرم
آخه چند روز پیش جایی بودیم پسر اهنگ میذارن شروع میکنه به رقصیدن یا زیر چشمی نگاه کردن
بعد بهم گفتن ناراحت نشی ولی زیر چشمی نگاه کردن به دکتر بگو .
دیگه از اون روز بیشتر تمرکزم روش رفته
واینکه تو جمع بودیم هر کی صداش می‌کرد برای خودش می‌رفت
ولی الان صداش میکنم برمیگرده
چیکار کنم به نظرتون ؟
مامان دخترکم مامان دخترکم ۱۷ ماهگی
دخترم جدیدا خیلی اخلاقش با باباش بد شده، ما برناممون اینجوریه که صبح ها باباش زودتر میره سرکار، من دخترم رو شیر میدم اماده میکنم میبرم مهد بعدش میرم سرکار خودم، عصرا باباش ‌زودتر میاد اون میره دنبالش، حدودا یک ساعت ، یک ساعت و نیم باهاشه، باهاش بازی میکنه غذاش رو میده تا من بیام بعدم ، یه ساعتی سه تایی باهمیم بازی میکنیم باهم حمامش میکنیم بعدا میخوابونیمش.. یعنی کل روزای هفته به جز اخر هفته ها همینه برناممون
واقعا هم هر دو با هم مشارکت داریم و باباشم خیلی واسش وقت میزاره باهاش بازی میکنه ‌‌دوسش داره، مثلا خیلی روزا میره دنبالش مهد، مستقیم میبردش پارک ، تو خونه هم میان همینطور کلی باهاش بازی میکنه ولی دخترم جدیدا خیلی اخلاقش با باباش بد شده، خیلی ازش دوری میکنه، مخصوصا من که هستم همش فقط میاد سمت من و میخواد تو بغل من باشه و حتی روش رو‌ از باباش برمیگردونه.. یا مثلا تو بغل باباش گریه میکنه شدید که بیاد تو بغل من.. یا مثلا میخواست کف پاش کنیم هر چی باباش میگفت بیا من پات کنم گریه میکرد افتاده بود دنبال من که فقط من پاش کنم کفشاش رو..
طفلی شوهرم خیلی ناراحت میشه، قشنگ میبینم دلش میشکنه، از یه طرف دخترم اینجوری گریه میکنه دلم نمیاد بغلش نکنم، از طرف دیگه احساس میکنم شوهرم ناراحت میشه فکر میکنه تقصیر منه و من خوشم میاد که بچه بیشتر میاد سمت من.. در صورتیکه واقعا اینجوری نیست و من همش به دختر میگم برو بابا رو بغل کن، بابا رو بوس کن حتی خودم هی جلوش بوسش میکنم که ببینه یاد بگیره ولی خیلی بی محلی میکنه به باباش..
به نظر شما علتش چیه؟ اصلا طبیعیه این رفتارش؟