۱۵ پاسخ

میشه درخواست بدی

خداحفظشون کنه😘😘

وووویییییی ننه خدا حفظشون کنه برات عزیزم 😍🥺

ای جوون

سلام عزیزم خوبی میگم شما اسم ایهان و میخاستی بزاری ثبت احول گیر نداد بهت چون میگن برداشتن

ای جونم فسقلیا😘😘😘
خدا برات حفظشون کنه موفقیت هاشونو ببینی🌱

درخاست میدی بهم میخام داشتع باشمت

مبارکشون باشه عزیزم 😍

هزار ماشالله

ای جان. وای خدا

ای جان ....ماشالله چه زود گذشت 😍😍

مبارکه گلم دورشون بگرده خاله 😘

ای جان😍😍

خدا حفظشون کنه عزیزم

ای جانم ماشاالله🥰 خدابرات نگه داره.

سوال های مرتبط

مامان آراز کوچولو مامان آراز کوچولو ۴ ماهگی
مامان حسین جانم 😍 مامان حسین جانم 😍 ۱ ماهگی
بالاخره خونواده ی ما هم ۳ نفره شد👨‍👩‍👧👨‍👩‍👧👨‍👩‍👧👨‍👩‍👧👨‍👩‍👧👨‍👩‍👧❤️❤️❤️🥰🥰🥰💃💃💃🥳🥳🥳🥳💃💃💃🎉🎉🎉🎉🎊🎊🎊❤️❤️❤️🥰🥰🥰
خدارو هزار مرتبه شکر ❤️❤️❤️
انشاالله قسمت همه‌ی چشم انتظارها 💚💚💚 خوش اومدی به زندگی ما پسر قشنگم 😍🥰😍❤️❤️❤️😘🥰🥰🥰🥰 من و بابایی خیلی خیلی خیلی دوستت داریم حسین جانم ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
سال‌هاست منتظر دیدن همچین روزهایی بودیم خدارو شکر که با اومدن تو رویاهای من و بابایی به واقعیت تبدیل شد❤️❤️❤️❤️🥰🥰🥰😍😍😍😍❤️❤️❤️
با همه ی بالا پایین ها و سختی هایی که تو این ۹ ماه بارداری کشیدم ولی واقعا از ته قلبم دلم برای وقتی تو وجودم بودی و تکونای قشنگت رو،سکسکه زدندت رو حس میکردم تنگ میشه 🥲🥲🥲🥲😇😇😇🥰🥰🥰🥲🥲🥲🥲🥲🥲🥲🥲🥲🥲🥲
ولی خدارو شاکرم که صدامو شنید و صحیح و سالم تو رو داد تو آغوشم،با توکل به خدا بریم برای یه زندگی پر از عشق و نور خدا❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️

بماند به یادگار:
بهترین روز زندگی من و بابای مهربونت
تاریخ:
۱۴۰۴/۵/۱۱
ساعت:
۱۲:۰۰
وزن:
۳:۲۰۰
هفته ی زایمان:
۳۷
مامان 🐣جوجه ی من⚽️ مامان 🐣جوجه ی من⚽️ روزهای ابتدایی تولد
مامان Yasn,Ayhn,Shahn مامان Yasn,Ayhn,Shahn ۴ ماهگی
#زایمان طبیعی دوقلو
#پارت هفتم
#پارت آخر
دردها همونجوری ادامه داشتن و هی شدتشون بیشتر و بیشتر میشد...
ماما بهم گفته بود هر وقت حس مدفوع کردن داشتی؛سریع صدام کن....طرفای ساعت ۱:۱۰بود که حس مدفوع بهم دست داد و صداش کردم
ماما با دکترم اومدن بالا سرم که بعد از معاینه گفتن آفرین،خیلی خوب پیشرفت کردی، دهانه ی رحمت ۸ سانته...به کمکی گفتن با ویلچر ببرش اتاق زایمان....
رفتم اتاق زایمان و رفتم رو تخت معاینه و شروع کردم به زور زدن....اون مامای مهربون و دکترم کلی تشویقم میکردن و بهم دلگرمی میدادن که تو میتونی و منم تموم تلاشمو میکردم که بتونم
خلاصه بعد از کلی درد کشیدن و زور زدن قل اول؛آیهان عزیزم راس ساعت ۱:۴۵ به دنیا اومد و مجدد که شروع به زور زدن کردم،به فاصله ی ۵ دقیقه قل دوم؛شاهان عزیزم به دنیا اومد....دقیقا روز اول اردیبهشت🥰
بهترین قسمت زایمانم اینجا بود که من حتی یه دونه بخیه م نخوردم؛چون تو دلیام وزناشون کم بود و سراشون خیلی بزرگ نیود که بخیه بخورم...😉😊
آیهان مامان ۲۶۰۰ و شاهان مامان ۲۵۰۰ بودن🥰❤️

بهترین اتفاقای زندگیم زمینی شدنتون مبارک🩵👶🏻🩵👶🏻