۸ پاسخ

منم اینطوریم،گاهی بچه ها گریه کنن ما کمتر دردمون میآد انگاری،بچه های منم خیلی وقتا دردشون میآد ولی نمیگن یا بخاطر اینکه ما ناراحت نشیم زود میگذرن ،اون وقته که من اشکم درمیآد

بردیش بیمارستان کودکان
اونجا حرفه ای سرم میزنن بچه حس نمیکنه منم بچه هامو میبرم برا سرم اونجا راحتن
مامادر ها حس های حساسی داریم روح لطیف داریم درسته بچه مریض شه خیلی سخته ولی چاره نیس بلاخره بزرگ میشن

گریه نکرد ک خوبه عزیزدلم ؟چرا ناراحتی باید قوی باشی

الهی آمین
ان شاالله زودی خوب میشه
همه همینیم...تنها ...جز خدا کسی رو نداریم ...

عزیزم انشالله زودتر خوب بشه منم دو روز پیش دخترم یهو تب کرد بردم دکتر گفت سرم مینویسم تبش ۳۸ گفتم نه تاحالا نزدم براش دیگه واسش فقط شربت نوشت خداروشکر امروز دیگه تبش قطع شد با همون شربت

عزیزم 🥺🥺

عزیز دلم⚘️

الهی آمین

سوال های مرتبط

مامان ❤  hana ❤ مامان ❤ hana ❤ ۳ سالگی
امروز کلی اتفاق عجیب و پر از دلهره و استرس واسم افتاد طوری ک پریود شدم از استرس زیاد

اولی چند تا لباس برا دخترم بود گفتم نندازم ماشین قاطی لباسا رنگ پس میدن بردم حموم با دست بشورم

دیدم صدایی از دخترم بلند نمیشه صداش زدم چند بار جواب ندا د
رفتم دیدم در کمد(چند تا عروسک و اسباب بازی گذاشتم تو اون کمد ) بازه دخترم سرش گذاشته وسط کمد دراز افتاده چشماشم بسته
یا امام حسین فکر کردم خورده زمین بیهوش شده دور از جونش ....چشام سیاهی رفت جیغ میزدم و خودمو میزدم و طفلی دخترم خواب بود بیدارشد کلی از ترس گریه کرد

بعدش رفتم خونه همسایه از تو باغشون سبزی شنبلیله اورده بود همه میخریدن منم رفتم خریدم خبر مرگم
همه گفتن عه دخترت چ بزرگ شده موهاشو چ فره چ ناز حرف میزنه
اومدم تو حیاط بچم جوری افتاد دماغ و دهنش پر خون شد اینقدر جیغ زد و گریه کرد

بهونه بهونه و گریه ک زنگ بزن ب بابا (شوهرم شهر دیگس واسه کارش )
عکسشو فرستادم واسه شوهرم تا سین کرد سریع زنگ زد

زهرا بچم چی شده تو رو خدا بگو بغض کرده بود بچمم صدای باباشو شنید وای خدا داغ دلش تازه شد گریه گریه شوهرمم صداش میلرزید ....

فیلم هندیش کردن پدر و دختر

چقدر مادربودن سخته بخدا

وقتی دخترم خواب بود و فکر کردم افتاده اون لحظه انگار قلبم از جا کنده شد

خدا خودش ب داد دل مادرایی برسه ک بچه از دست میدن فقط خداست ک صبرشون میده واقعا