سوال های مرتبط

مامان رایان مامان رایان ۲ سالگی
سلام ظهر بخیر
مادر و پسر تازه از خواب بیدار شدیم و باورم نمیشه آنقدر خوابیدم ، رایان شب ها عادت کرده ۱۲میخوابه اونم با کلی مصیبت و صبح هم دیر بیدار میشه دلیل دیر بیدار شدن منم اینکه👇
پروسه ی رو تخت خوابیدن رایان با شکست مواجه شد 😑😑
بعد عید ک برگشتیم گفتم بذارمش رو تختش بخوابه منم پایین تختش رو زمین می‌خوابم ولی هی نق میزد من باید از سرجام پا میشدم ، آب میخواست ، پستونک میخواست ، یا چرخیدنی جاش کم بود گریه میکرد ، خلاصه عین زمان نوزادی من هر ساعت پا میشدم ، همسرم نمیتونست بخوابه دیگه گفتیم بذاریم رو زمین بخوابه و الان دو شبه رو زمین می‌خوابه دیگه گریه نمیکنه خداروشکر
و منم میتونم کمی بخوابم برا همون خسته ام و خوابیدنی بی هوش میشم دیگه 🙄🙄🙄
نمی‌دونم پس چرا این تخت رو خریدیم اتاق هم جا گرفته الکی 😬😬😬
کیا بچه هامون تو تخت می‌خوابن ، آیا مثل رایان مشکل درست میکنم یا نه قشنگ می‌خوابن ؟؟؟
دیگه اینم صبحونه ی دیر هنگام شازده که بخوره تا یکم دیگه نهار میدم بهش
مامان .بنیامین مامان .بنیامین ۱ سالگی
سلام دوستان
دوهفته ای هست من پسرمو از شیر گرفتم شیرخودمو میدادم به روش تدریجی خیلی خیلی راحت تونستم از شیردهی راحت بشم
پسرمن خیلی وابسته بود.من اول اومدم فقط بعد بیدار شدنش قبل خواب ظهر و قبل خواب شب شیر دادم با خوراکی سرگرمش میکردم و اینکه اصلا نمیشستم کنارش خودمو با کار خونه سرگرم میکردم چون اگ بیکار میشستم پسرم زود میومد سمتم شیر میخواست.بعد اومدم شیر شبشو قطع کردم شامشو کامل و پرملات بهش دادم شیر میدادم و میخوابوندمش.بیدار که می‌شد ازش می‌پرسیدم آب میخوای اگ میگفت آره بهش آب میدادم میذاشتم روپام،لالایی موردعلاقشو براش میذاشتم و میخوابید یه تایم دیگ هم بیدار میشد میگفتم آب میخوای میگفت نه یعنی فقط از سرعادت بیدار میشد منم میذاشتم روپام باز لالایی مورد علاقه بعد خواب دیگ بعد یه هفته دیگ اصلا اصلا برای آب هم بیدار نشد.بعد اومدم شیر قبل خواب ظهرشو قطع کردم بنظرم قطع شیر این تایم سخت تر از شیر شبش بود اما کم نیوردم انقد چرت و پرت داستان براش تعریف میکردم لالایی مورد علاقشو گذاشتم تا عادت کرد و می‌خوابید اما شیر قبل خواب ظهر ۳ روزه قطع شد
بعد یه هفته شیر قبل خواب شبشو قطع کردم بنظرم خیلی خیلی راحت بود چون شیر قبل خواب ظهرش قطع شده بود اینم راحت گرفتم باز یه هفته بعدش شیر بعد بیدار شدنشون قطع کردم یه کوچولو سخت بود چون تنها وعده شیرش بود تنها امیدش همین وعده بود من اومدم قبل اینکه پسرم بیدار بشه بیدار میشدم یا کارامو انجام میدادم یا میرفتم یه جا دیگ میخوابیدم تا منو نبینه یکی دوبار هم منو خفت کرد منم خیلی آروم گفتم می می دیگ نیس اونم بعد دوروز قبول کرد.