سلام 🥹 خوبین؟؟
واقعا یه روز که نمیام گهواره دلم واسه دوستام تنگ میشه 🥲
بیاین بگید چه خبر ؟؟بچه ها خوبن ؟تو دلی ها؟؟
من واقعا نمیدونم قبل آریا ۲۴ ساعت چجوری می‌گذشت ؟؟الان وقت برای همه چی و همه کار کم میارم ...
چقد قبلا کیک و شیرینی میپختم . چقد بیرون میرفتم. چقدر فیلم میدیدم
حالا دیروز یه کیک پختم کل کارام بهم ریخت 😬برنامه هام تغییر کرد
آریا جانم جدیدا شبا اصلا نمیخوابه . ساعت ۱۲ شب به بعد این بچه هوشیار میشه . خیلی خوش اخلاق هم میشه اتفاقا 🥹😁دوست داره مدام باهاش صبحت کنم و بازی کنم
تا ۵ صبح بیداره و هوا که روشن شد می‌خوابه
ولی خب وقتی آریا می‌خوابه تازه کار من شروع میشه و نمیتونم بخوابم
باید به کار های خونه رسیدگی کنم
صبحونه همسر رو آماده کنم
نظافت خونه . روزی دو وعده غذا پختن . این وسطا بیرون هم میرم . به آریا رسیدگی میکنم . باهاش بازی می‌کنم
روزانه چندین لیوان چای میخورم که بتونم سرپا پا بمونم🥴🫠😂
و واقعا هیچ تایمی نمیمونه برام
بچه با بچه فرق داره ! اینو دیدم که میگم
بعضی بچه ها اروم ترن . مثلا تو گهواره هاشون آروم می‌مونن
اما آریا جانم کاملا بغلی شده
دوست داره تایمی که بیداره همش بغِلم باشه و باهاش صحبت کنم
وگرنه غر زدن هاش شروع میشه
منم با جون و دل بغلش میکنم
شکایتی ندارم و عاشق همین روزمرگی هام 😍
دوستای قشنگم بیاین زیر این تاپیک با هم حرف بزنیم
بگید شما چیکار میکنید ؟؟
که کلی دلتنگتونم🥲

تصویر
۱۱ پاسخ

من بچه ام کولیک داره از شب تا ظهر یک سره ناله می‌کنه خواب ندارم الان که کرونا گرفتم اتاقم و جدا کردم مامانم مواظبشه که دیشب کار داشت نموند با دوتا ماسک پیشش خوابیدم تا ساعت ده صبح بیدار بودم تا مامانم اومد رفتم قرص خوردم خوابیدم یکم من واقعا از خستگی نمیتونم لذت ببرم از این دوران بعضی اوقات واقعا حال روحیم داغون میشه

سلام عزیزممم خسته نباشی❤️
همه مون درگیر همین کاراییم دیگه
ماهانم یه روزایی کاملا خوش اخلاق و آرومه یه روزاییم بداخلاق و همش گریه میکنه و میخواد بغلم باشه…
ماهانم شبا از ساعت ۱۱ تا ۱،۱:۳۰ اذیت میکنه تا بالاخره میخوابه😩

واقعا سخته و شیرین درکت میکنم منم فقط وقتی نیهان بخوابه به کارام میرسم وگرنه بیداره هم دوست داره پیشش بشینی صحبت کنی هم خودم دوست دارم از تک تک لحظاتش استفاده کنم 😊💞

دقیقا ایرنم رو زمین نمیمونه بغل میخواد بازی میخواد وقتی خوابه بدو برس ب کارای خونه و اسپزی و اخرشب وقت میکنم دراز بکشم فقط واسه خودم باشم بعدم با چایی وقهوه اول صب اوکیم😂🥲با ایرن همه جام میرم مهمونی هستم پایش گردش هستم
خلاصه کمر درد شدید ک دارم
سرگیجه و بی حالی هست ولی همه اینا بکنار ایرن ی خندش می ارزع ب همع چب

واقعا وقت نمیمونه خدااییش
من ی اشپزی هم نمی‌رسم

منم دارم از بی خوابی کور میشم و امشب مراسم ولیمه پسرمه و یک دونه دکمه لباسم مونده بدوزم
این بچه هم نه میخوابه نه میزارع من بخوابم 😩😂

دعاب جونت هیچ درگیربچه داری

من که دوماهه کلی وقت کم میارم، تو خونه م ، کارای دورکاری شرکت رو انجام میدم، به بچه م میرسم، غذا درست میکنم و خونه یه تمیزی الکی میکنم، همین، ولی باز اینقدر تو‌خونه میچرخم که شب ها مثل جنازه یک ساعت بیهوش میشم، اگر هم پسرم اجازه بده شب ها شاید ۳-۴ ساعت بخوابم، اکر بیدار باشه که اونم ممنوعه برام، اما باز میگم خدایا شکرت

سلام میش درخواست دوستی بدی کارت دارم

خداقوت بهت عزیزدلم

من دقیقا اصلا وقت ندارم

سوال های مرتبط

مامان آریا 👶🏻🩵 مامان آریا 👶🏻🩵 ۲ ماهگی
سلام از مامانی که چند روزه سرما خورده و اومده یکم غر بزنه🫠🥴

همون مامانی که همیشه سعی می‌کنه قوی باشه، همه چی رو جمع‌وجور کنه و نذاره چیزی رو بچه‌اش تأثیر بذاره... ولی خب این چند روزه حسابی وا دادم.
از شانس خوبم، درست وقتی که خودم با گلوی گرفته و بینی کیپ‌شده داشتم جون می‌دادم، آریای کوچولوم که هم سرما خورد. انگار قرار گذاشتیم با هم مریض بشیم، فقط فرقش اینه که اون حرف نمی‌زنه و فقط با بی‌قراری‌هاش داد میزنه "مامان حالم خوب نیست!"

چند شبه که نخوابیدیم، نه من، نه آریا. خوابمون قاطی روز شده، روزمون قاطی شب... من یه مامانِ نیمه‌جونم که دیگه نمی‌دونه داره شیر می‌ده یا داره چایی می‌خوره!

آریا هی بغل می‌خواد، هی ناله می‌کنه، بدنش داغه ولی نه اون تبِ خطرناک، یه گرمایی که دلمو می‌لرزونه... اونقدری که بغض می‌کنم و فقط می‌گم: "خدایا فقط خوب بشه، فقط بخنده، همین."

هی می‌خوام قوی باشم، ولی خب آدمم... منم خسته‌م، گلو درد دارم، جون تو تنم نیست... ولی خب آریا منو داره.
و منم شما رو دارم، یه عالمه مامان که درد دل‌هامو می‌فهمید، که می‌دونید گاهی فقط یه "می‌فهممت" چقدر می‌تونه حال آدمو بهتر کنه.

پس اومدم بنویسم، شاید یه کم سبک شم، شاید شما هم از تجربه‌تون بگید، شاید با هم یکم دلامون آروم بگیره.🥲
مامان آریا 👶🏻🩵 مامان آریا 👶🏻🩵 ۲ ماهگی
امروز غروب این عکس رو گرفتم
یاد حاملگیم افتادم
دیدین چه ذوقی داشتیم لباس ها رو زودتر بشوریم؟؟
ساک جمع کنیم واسه بیمارستان؟؟
من هنوزم همینقدر با ذوق لباساشو میشورم. تا میکنم . اتاقشو مرتب میکنم
خودشو مرتب میکنم
همونقدر ذوق دارم واسه لباس های فسقلیش. واسه تیپش🥹
و به فکر میکنم که چقدر زود گذشت
نگاه میکنی میبینی خواب نداشتی و از ۲۴ ساعت ۲۰ ساعت بیداری و بچه داری و خونه داری کردی ولی به عقب نگاه میکنی به بچت نگاه میکنی میبینی عقربه های ساعت با هیچ کس شوخی ندارن و به سرعت حرکت میکنن
خدایا شکرت واسه داشتن کوچولوهامون
خدایا شکرت سلامتیم و میتونیم از پس نگهداریشون بر بیایم
خدایا شکرت بچه هامون صحیح و سالمن
لباس . اسباب بازی . اتاق خوشگل و این چیزا به خدا مهم نیس
یه وقتا خیلی حساس میشم که اینو بخرم اونو بخرم
نه در رابطه با آریا برای خودم یا خونه
بعد یه تلنگری میشه . یکی رو میبینم یا یه چیزی می‌شنوم
میگم خدایا شکرت سالمم . سقف بالا سرمه . بچم و همسرم و خانواده ام کنارم هستن و غذایی که روی گاز دارم و لباسی بر تنم🤍
من قبل آریا هر روز صبح یا شب شکرگزاری میکردم الان وقت نمیکنم ولی همش با خودم تکرار میکنم "خدایا شکرت"✨️
خدایا شکرت . خدایا شکرت ❤️


خسته و بی خوابم مثل خودتون
بدن درد و ریزش مو و بهم ریختگی هورمون دارم مثل همه ی شما
سخته ولی خب طبیعیه
همش به خاطر اینه که من " مادر " شدم
و مادر شدن اصلا آسون نیست ❤️




شما هم همینطوری ذوق میکنین واسه بچه ها ؟؟؟یا من زیادی دیوونه ام ؟؟