۱۱ پاسخ

همشون همینن عزیزم می می مثل تخمه است واسشون 😂😂غصه نخور دختر منم همینه

بچه های منم خیلی اذیت میکنن همیشه من خوابم میاد و خسته ام بس که استراحت و خواب ندارم ولی پیشنهاد من اینه کم کم از شیر بگیرش که وابستگی هم کمتر بشه من پسرم از شیر خودم گرفتم الان شیر پاستوریزه میدم یا شیر خشک یه ذره بهتر شده

دقیقا انگارپسرمنوگفتی....
ولی نزنش گناداره دیگ بچن همینن منم خودمو میزنم بچمونه

بخدا همشون اینجورن هر کدوم یه جور سرویس میکنن

بخدانمیزاره هیچ کاری کنی.وسط هرکار گیر میده و گریه که بیا پستانک بده.خستع شدم.

بچه رو نزن عذاب وجدانش خودتو عصبی تر میکنه همه مادرها کم میارن هممون قاطی میکنیم هممون گاهی صدامون رو بلند میکنیم اما فقط خودمون آزرده ترمیشیم پس برا خودتم که شده صبوری کن با توکل بخدا

نزن بچه رو گناه داره، پسر منم همینه، خودم میشینم گریه میکنم یخورده سبک میشم

فقط باید از شیر بگیری بلکه یکم بهتر شه

شروع کن از شیر بگیرش این معتاده سینه شده و وابسته اس هر روز تایم شیر دادن رو طولانی کن چسب بزن هر دوساعت یکبار بزار جیغ بزنه بعدش از سرش میافته شکمش رو هم سیر سیر کن طرف سینه نیاد وقتی از شیر میگیری ببرش پارک بیرون طرفت نیاد عادت کنه سینه نیس چسب سیاه بزم روش

وقتی غذا درست میکنم میایسته کنارم دامنمم میگیره
میذارمش تو تاب که به در آشپزخونه وصل کردم یک سره جییغ میکشه ولی من چاره ای ندارم

صبح تا شبم داره مک میزنه
من حتی سینم شقاق شده

ولی خب باید تحمل کرد میگذره♥️

وای نزنش طفل معصومو🥺
خب بچه منم دقیقا از وقتی اومده دنیا فقط مک میزنه
حتی بعد غذا و آب!!!!
بیخود یه بهشت زیر پات نیست
تحمل کن ♥️

سوال های مرتبط

مامان عزیزکم💙 مامان عزیزکم💙 ۱ سالگی
از شلوغ کاری کردن و حرف گوش نکردن بچه هاتون کلافه میشید؟؟؟من امروز آنقدر گریه کردم
چن روزه صبونه نخورده امروز دقیقا دوتا بند انگشت لقمه جلو پنجره بزور دادم بهش
کفشاش برمیداره وایمیسه جلو در در رو میکوبه میگم در در
بگم گرمه نمیریم بمونه عصر چنان گریه ای میکنه چنان اشکی میرزه که بیا و ببین
میریم بیرون تو زل گرما میگم دستمو بگیر میخوره زمین گریه میکنه دست نمیده میخوره زمین گریه میکنه زخم و زیل میشه
میگم بیا بغلم بریم بستنی بخریم بریم خونه گریه میکنه نه بغل نه تا بریم بستنی بگیریم برگردیم ۴۰ دقه طول میکشه تا برسیم خونه گرما زده میشه صبونه ای ک خورده بالا میاره باز گریه میکنه🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️حالا بماند که با گریه میاد خونه ها میگه بمونیم بیرون...
سوار ماشین میشیم میگه من باید بشینم پشت فرمون میگم نه خطرناکه دوباره شیون و گریه زاری از اول شروع میشه ینی هر کارمون شده با گریه و زاری خسته و کلافم با هیچکسم نمیمونه من یه نفسی بگیرم