۸ پاسخ

گناه داره شیرش رو قطع نکن فعلا چون آمادگی نداره

عزیزم تو میگی غش کرده و بی حال شده یعنی بچه یه مشکلی داره و این قطع کردن شیر میشه براش دوتا مشکل بجای اینکه مشکل اولشو حل کنی یه مشکل دیگه بش اضافه نکن

بچه حالش خوب نیست و با شیر خوردن آروم میشه پس تو این شرایط ارامششو ازش نگیر
بخدا گناه داره فدات دلت میاد آخه
به حرف هیچ کس گوش نکن شیرشو بده حتما هم بده بزار آروم بگیره بچه بخدا گفتی حالش خوب نیست تو این حال شیرشو قطع کردی دلم خون شد براش
بمیرم براش😔😔😔
آخه میدونی چیه وقتی پسر،م شیرمو میخوره میبینم به چه آرامشی میرسه و این تو چشاش پیداست

اگر شرایط این طور هست الان بدترین موقعیت برای از شیر گرفتن هست

الان اصلا ازشیر نگیرش اول ببر دکتر بعد

کاش اول با دکتر مشورت میکردی و تا الان که شیرشو قطع کردی ادامه بده زود فراموش میکنه بهش مولتی ویتامین بده اشتهاش باز بشه و چیزای مقوی بده چیزای که دوست داره بهش بده بخوره. شیر پاستوریزه تو لیوان بهش بده تا عادت کنه

وای چرا قطع میکنی عزیزم
تا مشکلشو نفهمیدی لطفا از شیر نگیر
تا ۲ سال و چند ماه هم میتونی بدی گناه داره😢

چه اصراریه تو این شرایط شیرشو قطع کردی😕

ب نظر من تو این شرایط شیرشو قطع نکن

سوال های مرتبط

مامان پارسا مامان پارسا ۱ سالگی
خانوما خواهرانه جواب بدین لطفا شما جای من بودین چیکار میکردین
پسر من تو ۴ ماهگی وقتی واکسنش رو زدیم روز بعدش که تبش فکر کنم ۳۹ بود ۵ دقیقه کامل شایدم بیشتر خیره شد به سقف هر کاری میکردم از سقف چشم برنمی‌داشت بردم مغز و اعصاب واکسن سیاه سرفه رو حذف کردن نوار مغزی گرفت گفت اگه تشنج هم بوده باشه به مغزش آسیب نزده و کاملا سالمه یه بار هم ۸ ماهگی عفونت ریه گرفت بیمارستان بستری شد اونجا هم وقتی تب داشت به سقف خیره میشد ولی وقتی حرف میزدیم می‌فهمید و می‌خندید بعد از یکسالگی هی تو خواب اوایلش دست و پاهاش می‌پرید انگاری تیک عصبی باشه اینم بگم من نه مولتی دادم بهش نه آهن بردمش دکتر گفت از کم خونیه و تشنج نیس بهش قطره ی آهن داد گفت رشدش کافی بوده حرف زدنش خوبه نیازی به نوار مغزی نیس بعد الان سه شبه ویروس گرفته عصر تبش ۳۸،۴بود من رفتم لباسشو بیارم شوهرم گفت بیا از دهنش آب دهنش ریخت بیرون ولی همچنان خواب بود دهنش هم قفل نبود دست و پاهاش آروم بود بعد بیدارش کردم هوشیار بود به نظرتون آب دهن به تنهایی نشونه ی تشنج میتونه باشه؟؟تا حالا سه تا دکتر بردم گفتن مغزش سالمه لازمه دوباره ببرمش مغز و اعصاب؟؟
مامان نیکی خانم مامان نیکی خانم ۱ سالگی
پیرو تاپیک قبلی
دیشب نیکی ساعت ۸ خوابید بر خلاف شبای دیگ زود خوابید چون بعدازظهر نخوابیده بود ساعت ۱۱ آوردمش تو هال مثل هرشب گذاشتمش تو رختخوابش شیر خورد خوابید منم رفتم تو اتاق (تو اتاق رو تختش نمیخوابه ماهم بخاطر اون تو هال میخوابیم)همینک نشستم دیدم بیدار شد سرحاال بود انگار خوابشو کرده بود ب باباش گفت مامان رفت مدرسه؟اونم گفت اره گفت پس آب بده
اب داد و کلی پیش پیشش کرد و رو پا گذاشتش هی نق میزد مامان مامان یهو اروم میشد حرفای عادی میزد منم پشت در قایم شده بودم تا اینک بعد نیم ساعت دیدم صداشون نمیاد منم دراز کشیدم تو اتاق ولی در باز بود یهو پاشد مامان مامان کردو همسرم بغلش کرد و راش برد یهو تو تاریکی منو دید گفت عه مامان هست و...همسرم گفت نه مامان نیست رفته مدرسه باز هی نق میزد و اروم میشد گاهیم گریه بلند و بد میکرد نیم ساعت دیگ هم گذشت تو اون تایم همش با خودم فک میکردم من اگر بخوام شیرشم قط کنم باید بغلم باشه نمیشه که همزمان من هم از خودم محرومش کنم هم از شیر جفتش براش خیلی سخت میشه بخاطر همین از اتاق اومدم بیرون و بغلش کردم تا ده دقیقه محکم بغلم کرده بود و فشارم میداد بعدش گفت جی جی بده و خوابید تا صبح قبل رفتنم تو خواب بهش شیر دادم و رفتم گفتم یوقت بد قلقی نکنه مادرشوهرمو اذیت کنه خیلی گریه کردم با هر اشکش اشک ریختم و تصمیم گرفتم یهو باهم قط کنم چن وقته دارم سعی میکنم بهش کم شیر بدم ولی انگار ولعش بیشتر شده و بیشتر میخواد و میخوره حالا مدرسه تموم بشه یکاریش میکنم