۸ پاسخ

من کلا ۲روز پریود شدم تا۴۰روز لک بینی

به سلامتی عزیزم قدمش مبارک
اره منم زایمان دومم با اولی فرق داشت مثل پریودی بود خونریزم بعد یکم که گذشت کلا لکه داشتم عیبی نداره

قدمش مبارک باشه ایشالله زیر سایه پدر مادر بزرگ بشه.تجربه ای ندارم چون سزارینم

عزیزم انشالله بسلامتی خوش قدم باشه نی نی کوچولوت.برای من گفت سشوارکن ویه پمادترمیم کننده هم نوشت همینا.بخیه هام زیادبودتا۴۰ روزطول کشیدهمش افتاد

همینا که گفتی اوکی
جای اب نمک هم میتونی از سرم شستشو استفاده کنی
خون کم هم بخاطر خوردن مفنامیک و چرک خشک کن هست و مشکلی نیست بلاخره زایمان اول و دوم فرق میکنه بدن ادم زودتر اوکی میشه نسبت ب اولی

عزیزم به سلامتی
ان شاالله پاقدم نی نی پر از خیر و خوشی و برکت باشه 😍
خونریزی نرماله
واسه بقیه هم خوبه سشوار و …
من بتادین هم استفاده میکردم الحمدلله مشکلی هم برام ویش نیومد از لحاظ عفونت و …

ای جانم بسلامتی فارغ شدی
من ندیدم تاپیکی ازت
خودت خوبی
نی نی ت خوبه؟
خداروشکر که آسون گذشت برات
قدمش مبارک ❤️❤️

عزیزم منم 3ماه پیش زایمان دومم بود خونریزی خیلی کمتر از زایمان اول بود دکتر گفت طبیعی است

سوال های مرتبط

مامان سیدعلی وآیین مامان سیدعلی وآیین ۵ سالگی
دخترایی که باردوم طبیعی زایمان کردین میاین یکم مشورت.ی مدت خیلی کوتاه دیگه زایمانمه.من تا چندروز پیش قراربود سزارین شم.زایمان اولم طبیعی بود سه چهارتا بخیه.ماماداشتم و امادگی کامل.زایمان راحتی بود.هرچندبی تجربه بودم.ولی دومی بابت اینگه میگن بدن بهم میریزه نمیدونم ال و بل.و اینکه بخیه لعنتی نباشه میخواستم سزارین شم.هم مامانی گهواره میگفتن میتونی طبیعی دومی حیلی بهتره.هم دکترم ک گفت مطمئن باش زایمان راحتی خواهی داشت و طبیعا بخیه های شیکمی دردناک تر برات خودهند بود چون ادمی هستم که از زخم و ایناخیلی میترسم .دلمم میخواد کارامو انجام بدم و سرپاشم.زایمان اول فقط ازبخیه ها میترسیدم تگون نمیخوردم بااینکه مشکلی نبود.دل و زدم ب دریا و دقیقه نود نظرم عوض شد میگم اگ سزارین شم بعدش بدنم برعکس خیلی هاک راضین نتیجش عکس بود چی...خلاصه دارم اماده میشم برای زایمان طبیعی دوسه هفته اینا وقت دارم .میشه بیاین بگید چطوریه .میتونم .خوبه دومی.بدن تغییر میکنه یانه و..میشه بگید یکم چطوریه خوبه و اینا یان.از تجربه هاتون بگید.
مامان سیدعلی طاها مامان سیدعلی طاها ۵ سالگی
سلام خانوما ، من سر زایمان دومم خیلی اذیت شدم و بشدت بعدش اعصابم داغون شد ،زایمانم راحت بود ،اما پسرم زود دنیا اومده بود 36هفته و بستری بود و مراقبتهای بعدش و....، بعد پنج ماهگی فهمیدیم چشمش انحراف داره ،و به خاطر اینکه موقع زایمان بهش اکسیژن نرسیده بوده اینجوری شده و...... ، همش دکتر و.....
بشدت اذیت شدم همین که الان سه سالش کامل و درست نمیتونه حرف بزنه ،با صدای بلند حرف میزنه و جیغ جیغو هست ، هرچی هم بهش بگم آروم نمیفهمه، پسر اولم خیلی آروم و فهمیده بود واقعا باهاش وقت گذروندم و براش وقت گذاشتم ، دومی سر همین جیغ جیغو بودنش واقعا ذله شدم از دستش ، نمیدونم چیکار ، سر همین کاراش هم مدام توبیخش میکنم و دعوا و.... اونم بی تاثیر نبوده
اصلا یه موقع های هم دلم میخواد بزنمش اینقدر که رو مخ شده
الان یه عده نیان فاز روشنفکری و....بگیرن گفتم که سر پسر اولم صبر داشتم و واقعا با آرامش براش وقت میذاشتم اما این کلا انگار سر و صدا تو وجودش همش با صدای بلند و جیغ
واقعا بریدم اصلا پشیمون شدم از آوردنش ناشکری نمیکنم
ولی واقعا خسته شدم از دستش ،راه. حلی هست
کتابی چیزی بازی اسباب بازی که فقط این آروم بگیره
😭😭😭😭😭😭😭😭😭