۱۲ پاسخ

حس پیری میکنم دیگ روحیه قبلی دیگه خوردخوراک قبلی ندارم مادرشدن سخته خیلیم سخته واقعاجوونی آدم میره

بچه آدمو پیرمیکنه🫠

حق داری عزیزم...هرکی میخواد بذاره پای ناشکری...اما من پشیمونم...بچه واقعا شیرین نیس...بچه سر تا سر سختی هست...عوض شدن کل زندگی هست...اونم نه تغییر مثبت...
به یک باره کل دنیات عوض میشه و وارد یه جنگ روانی میشی با بچه داری

عزیزم بچه داشتن قبل از همه چیز نیاز به آمادگی روحی داره و بعد جسمی..
وقتی از نظر روحی ضعیف باشی جسمی زودتر کم میاری ..
دیدن بزرگ شدن بچه و بازی کردن باهاش و غذا خوردنش و خوابیدنش ... همه لذت بخشه اونم وقتی که چشم روحت اینارو ببینه نه فقط چشم جسمت..
پس ببین چیکار میتونی بکنی روحت قوی شه و اینم بگم همسر خیلی موثره روی این قضیه.. باهاش مشورت بکن ..

عزیزم میشه بهم درخواست بدی اکانت قبلم مسدودشدوهمه دوستاموازدست دادم ممنون گلم

حق داری منم همین طوری ام شبا جوری نق نق میکنه مغزم هنکه همش خوب بیدار اینه لامپ ک خاموش روشن کنی پشت سرم هم میسوزه. مغزمم داره میسوزه

حق داری واقعا مادر بودن سخته خدارو شکر میکنم پسرم و بهمون داده . منم خیلی وقتا کم میارم از آینده میترسم میگم تا کی قراره این همه سخت باشه

ومنی که چون ۷سال درحسرت بچه بودم الان همه چیزش برام لذت بخشه اصلا از این حسها ندارم

منکه همه چی برام شده حسرت 😔😔

عزیزان این یه مرحله است که همه میگن بهشت زیر پای مادران هستش الکی نیست منم...اینا میگذره و یادت می‌ره برای همین هیچ زنی بهمون نگفته.فاصله ی بچه های من ۸ساله یعنی دیگه کلا تو آرامش بودم حتی دخترم بابت درس هم چون مشکلی نداشت اذیت نشدم اصلا وقتی پسرم بدنیا اومد و شب بیداری ها شروع شد یادم افتاد که اینا هم هست حتی وقتی باردار بودم هم یادم نیومد اونروزام وقتی دوباره رفتم تو موقعیتش یادم اومد خیلی سخته...لذتش رو ببر دستاش رو نگاه کن با راه رفتنش با حرف زدنش با گرفتن دستش تو دستان به اینکه تمام امید یه بچه تویی به اینکه به اینکه اون جز تو کسی رو نمی‌بینه عشق کن به مامان گفتنش به حتی برای بی خوابی های شبونت عشق کن چون تو بچه ت رو داری دارایی که خییییییییلیییی ها تو حسرت یه انگشتشن.اینو منی میگم که تجربه کردم و با همینا عشق کردم الان دوسالشه با همه شلوغی هاشششششش الان خواب ایناش خیلی بهتر شده از شیرم گرفتمش بهترتر شده🥰خدا به همه مون صبر زیاد و قدرت بده که کم نیاریم

واقعا حرف منم هست هیچ زنی اینارو نگفته بود
وقتی هم که ما میگیم اینارو میگن پس ما چیکار میکردیم
خواب و خوراک گرفته میشه بحث زنده موندن یه مادره واقعا نه فقط بزرگ کردن بچه

تا خود ادم تجربه نکنه نمیتونه بهش برسه ماهم یگاهی خسته میشیم حق داریم

سوال های مرتبط

مامان یونا مامان یونا ۱۴ ماهگی
یک سال پیش
وقتی
تورو گذاشتن توی بغلم و برای اولین بار صدای گریه ت رو شنیدم
پر شدم از حس های متناقض

دروغ چرا
ترسیدم...
توی اتاق ریکاوری با خودم فکر میکردم ینی من از پسش برمیام؟
هم خوشحال بودم
هم استرس داشتم
هم ترسیده بودم
هم بی حال و بی رمق بودم

روزای اول خیلی سخت بود
بهتره بگم ماه های اول....
خیلی گریه کردم
خیلی زیاد
خیلی خودمو سرزنش کردم
خیلی دوستت داشتم و بابت اینکه گاهی نمیتونستم کاری کنم که
گریه نکنی
دل درد نداشته باشی
راحت بخوابی خیلی ناراحت بودم غصه میخوردم

گذشت و گذشت و سختی ها کمتر شد
نه که کم شه ها؛
اما جنسش عوض شد
انگار یاد گرفتیم چطور بحران هارو مدیریت کنیم و خودمونو با شرایط جدید وفق بدیم
انگار کم کم شدیم یه روح در دو بدن،
انگار تازه داشتم می‌فهمیدم مادر شدن یعنی چی...
انگار تازه فهمیدم که قرار نیست یه دنیای فانتزی بی عیب و نقص و بدون سختی در انتظارم باشه

حالا دیگه هر نگاهت
هر خنده ت
هربار بغل کردنت
بوی زندگی میداد و من و پر می‌کرد از عشقی که شبیهش رو هیچوقت تجربه نکردم...
همیشه میشنیدم میگفتن: مادر شدن یعنی قلبت بیرون از سینه ت بتپه...
واقعا چیه این مادر شدن؟
که از در خونه میری بیرون گوشی و درمیاری و عکسها و فیلم هاشو میبنی و دلت براش قنج میره،
تمام فکر و ذکر و وجودت میشه اون موجود کوچولوی نیم متری...
دلبندم،
پسرک دوست داشتنی من
یونای من
تو یک ساله شدی و من رو صدسال بزرگ تر و صبور تر کردی🥲
تو منو به یه نسخه خیلی بهتر از خود قبلی م تبدیل کردی❤️
بهترین حس دنیا مادرشدنه الهی هرکی دلش بچه میخواد دامنش سبز بشه خدا همه فرشته های کوچولو سلامت نگه داره🌱🌸
بماند به یادگار
از تولد یکسالگی😊
۱۴۰۴.۱.۱۶
مامان 🤱🏻نیلماه مامان 🤱🏻نیلماه ۱۳ ماهگی
گهواره شده همش مادرایی که مینالن از بچه هاشون!
از بد غذایی هاشون
از بدخوابی هاشون
مامانای عزیز
قوربونتون برم ما همونایی هستیم که مثل خمیر به بچه هامون شکل میدیم
اگر بچه عادت بد غذایی داره واسه اینه که شما عزیزای دلم که کاملا هم به خدا درکتون میکنم ،خسته اید ،بردید(همه مثل همیم)همین شما از ۶‌ماهگی که بچه باید به طعم،بافت و مزه های مختلف آشنا بشه بیشتر به بچه ها فرنی و سرلاک و این چرتو پرتارو میدین! از روش تغذیه مستقل (البته کاملا به صورت اصولی و درست) غافلید،بچه هارو با غذا دوست نمیکنید و بچه فکر میکنید بعد از یه مدت که غذا خوردن یه کار سخته که به خاطر باید پاداش، و دست و جیغ و هورا تحویل بگیره،خیلی از بچه ها به خاطر وسواس همین مامانایی که مدام غر میزنن به خاطر وسواس فکری یا عملی مامانشون اجازه ندارن به غذاشون حتی دست بزنن درنتیجه بچه هم واکنش های آلرژیک و وسواس گونه نشون میده و رابطش با غذا و بافت های مختلف خوب نیس،بعضی مامانا میان همش غذاهای له و شل میدن بعد یکسالگی انتظار دارن اون بچه ی طفل معصوم حالا غذاهای جویدنی راحت و بی دردسر بخوره و رابطش با غذا خوب باشه!!! بچه ها عین لوح سفید میمونن این ماییم که روشون مینویسم حالا بشین ببین چه برنامه ای نوشتی واسش که حالا داری نتیجشو میبنی (