سوال های مرتبط

مامان '𝑎𝑙𝑖 مامان '𝑎𝑙𝑖 ۲ سالگی
مامان حسین مامان حسین ۲ سالگی
وای یعنی. کی یک ماه بشه انقد اعصابم خورده با ی بدبختی ببر ام ار ای آزمایش اونم بعد ۵ماه ک پولش جور کردم قرار بود بریم تهران. که اومدم ایشالله. دستم بشکنه ورزشش دادم بعد جیغ زد بردیم. گفتن پاش شکسته کل بدنش گچ گرفتن اخه از این بچه بد شانس تر هست آخه. مگه بار اول ورزش میدم هم ی پاهاش دادم بالا یعنی هیچ کس باور نمیکنه. فکر میکنن چیشده با ی بدبختی دو نفری پوشکش میکنیم. شکمش همه گچ. میگن بچه ک شانس نداشته باشه. نداره از همون اول دکتر گفت چون. راه نمیره. استخون هایش ضعیفه. خیلی باید یواش برخورد. میکردی. بچمو. ناقص کردم. انقد گریه کردم سه شبه بیمارستانم تازه امروز آوردیم خونه انقد بی‌قراره می‌ترسه براش دعا کنین توروخدا زود بگذره آخه درد خودش کم بود ک هیچ کار نمی‌کرد. تازه یاد گرفته بود غلت بزنه آخ خدا چرا انقد من بدبختم. شدید ترسیده آخه تا هم می‌خواستیم بیاریم تهران باید اینطور بشه. انقد خودم. میزنم میگم اگه دست نمیزدم هم دردش فقط همین راه. نرفتن بود آخه کی باورش میشه هم ی پاش بدی بالا بشکنه