۱۰ پاسخ

حتماازشیربگیرش

عزیزم اصلا خودت رو مقصر ندون بچه ها با هم فرق دارن مدل و بدنشون من پیر اولیم کپلی و گرد بود دومیه دراز و قلمی ولی هردوشون قوی هستن از لحاظ بدنی ،اصلا هم به حرفهای بهداشت توجه نکن ببین چی دوست داره همونارو بده پسرت بخوره،تو مادر بدی نیستی گلی بدن بچه شما این مدلیه مثل پسر من قدش کشیده شده ولی وزنش نرماله زیاد کپلم نیست

عزیزم دختر منم ده کیلو غذاهم نمیخوره به زور
برای غذا نخوردنش خیلی ناراحتم

بچه من همسن بجه شماست ۹ کیلو دیگه چی کنیم ولش کن

تدریحی بگیر،اگه مامانت یا شوهرت کمکت کنه عالیه،لباسی بپوش که راحت نرسه به سینت،بهونه گرفت ببرش بیرون،اول وعده هارو کم کن،بعد مثلا صبح تا ظهر نده،هی اینجوری کم کن

منم یه هفته ای میشه دخترمو از شیر گرفتم ، سه روز اول خیلی یادش میومد و شیر میخواست همش میگفتم من نمیتونم دخترمو از شیر بگیرم.منم بچم خیلی وابسته ب شیر بود خیلی ، ینی حتی وقتی سیر بود هم بازم شیر میخواست. ولی خداروشکر الان دیگه اصلا یادش نمیفته و غذا خوردنش هم بهتر شده خداروشکر و برای یک سال و سه ماه ک بردمش بهداشت هم وزن کم کرده بود یک کیلو . دیگ تصمیم گرفتم از شیر بگیرمش

منم سورنا اصلا غذا نمی‌خوره بخدا دیگه رد دادم ولی شدیدا ب سینه وابستس همه هم میگن الان زوده برا از شیر گرفتن میگن تابستون هم نباید از شیر بگیری از اون طرف سورنا ب جز سینه با هیچی دیگه نه ظهر نه شب نمیخابه مطمنم نمیتونم سورنا رو حالا حالاها از شیر بگیرم 🫠

از شیر بگیری درست میشه

منم دخترم از یکسالگی وزن نگرفت سه ماه پیش از شیر گرفتمش نیم کیلو کلا اضافه کرد

تنشون سالم باشه وزن میکیره

سوال های مرتبط

مامان فندق🩷 مامان فندق🩷 ۱ سالگی
مامانایی که بیدارین بیاین از عذاب وجدانم کم کنین... حدودا یک هفته ای میشه شیر شب دخترمو قطع کردم و شیر روزش روهم به شدت کم کردم سعی دارم کلا از شیر بگیرمش... درسته هنوز ۵ ماه مونده تا دوسالگیش اما دخترم حدودا دو سه ماهی میشه اصلا لب به غذا نمیزنه صبح تا شب هرچی براش میاوردم حتی مزه نمی‌کرد راضی بودم بریزه همه جارو کثیف کنه اما ی قاشق غذا بخوره فایده نداشت اصلا اما این چند روز که شیرشو کم کردم ماشاالله داره غذا میخوره خیلی خوشحالم اخه بچه تو این سن بیشتر از شیر مادر به غذا و آب نیاز داره دخترم قد و وزنش ماشاالله خوبه اما نگران بودم تا کی میخواد غذا رو پس بزنه از طرفی اصلا لب به پستونک و شیشه نزده تا حالا شیر پاستوریزه هم لب نمیزنه اصلا... حالا خانواده شوهرم فهمیدن هی بهم عذاب وجدان میدن که بچه گناه داره تا دوسال بهش شیر بده تو چجور مادری هستی
شبا خیلی سخت تر میگذره دخترم عادت داشت شب تا صبح زیر سینه می‌خوابید الان طفلی رو پاهام میخوابه خیلی بهانه میگیره خیلی گریه میکنه از طرفی سینه هام پر شیره دلم نمیاد بهش ندم اما بالاخره ی روز باید از شیر بگیرمش دیگه نمیدونم چیکار کنم تا الان رو پاهامه بزارمش زمین گریه میکنه.... خودمم خیلی ضعیف شدم دوران شیردهی ۳۲ کیلو کاهش وزن داشتم ...عذاب وجدان دارم دلم برا دخترم میسوزه چیکار کنم