چی بگم برای ماهایی ک از نوزادی بچه هامون بهونه گیرن عادیه من دیگه دارم عادت میکنم به اینوضع فقط سعی میکنم بگم بغلش کنم و بگم کنارتم و ببرمش با یه وسیله سرگرمش کنم
من که دیگه کم اوردم خواهرم میگف چه صبری داری از خواب که پامیشه همش نق میزنه و دنبال بهونس یعنی دیونه میکنه منو صبح ها خیلی شدتش بیشتر یعنی پدرمو درمیاره تا صبحانه بخوره ج ر خوردن به معنای واقعی تا از شیر گرفتم صددرجه بدتر شده
خب همیشه ک میگی یه تایمیه مثلا تا سه سال واقعا باید پی شو به خودت بمالی برااین بهونه گیریا
صحبت میکنه؟به حرف بگیرش یادش بده چیزی ک میخواد رو بگه اگ با مق نق و گریه و جیغ درخواستشو گفت بگو وقتی گریه میکنی متوجه نمیشم تا درست بگه
آموزش احساسات براش داشته باش و بهش بازخورد بده و احساساتش رو به رسمیت بشناس
الان گرسنه ای الان تشنه ای الان خوابت میاد الان حوصلت سررفته الان ناراحتی عصبانی ای کم کم یاد میگیره بگه چه احساسی داره
من سعی میکنم بهانه دستش ندم که بخواد قشقرق به پا کنه به انتخاباش تا حد ممکن احترام میذارم با دمپایی و شورتک و کاپشن میریم بیرون غذا گاهی بیسکوییت میخوره تو حموم خودش کف میزنه سرش میشوره دستشویی خودش باسنشو میشوره مطلقا احساس استقلال میکنه و اگ دخالت کنیم واویلاست فقط بهش حق انتخاب میدیم و زیاد بکن نکنش نمیکنیم همیشه چندتا خوراکی و اسبابدبازی جذاب براش در دسترس داشته باش و فقط صبر صبر صبر تا این مرحلم بگذره
از بس که خانواده شوهرم میگن چقد دخترت گریه میکنه و چرت و پرت کلا خونشون نمیرم
فرق داره ولی کلا دو تا سه سالگی معروفه به دوران دهن سرویس کردن
وای وای نگو پسر منم که الان ۴ سالو نزدیک شش ماهش هست کلافم کرده بهونه گیر دیوانم کرده حتی دکتر اعصاب هم بردمش ولی دیگه ناندم چکار کنم
من الان دو سه هفته ایه که این مشکلو دارم
ولی چند وقت پیش فهمیدم از دندونه
حالا شاید همش از دندون نباشه و چالشای دو سالگی باشه ولی یه دندونم داره درمیاره
من که داغونم ،هی به خودم میگم صداتو نبر بالا ولی هر لحظه رو مخمه ،دیگه کم اوردم بسکه گیر بیخودی میده
بی تفاوتم انقد گریه میکنه خسته میشه،چون میدونه کاری ندارمگریه هاش کم شده نسبت به قبل
بنظرمن نمیتونن اون چیزایی که میخان درست بیان کنن اذیتن والارادمهرباباش نباشه اذیت میکنه ولی بااسباب بازی یاخوردنی حواسش پرت میکنم
فکر کنم دیگه چالشهای دو سالگیمون شروع شده نلین هم همینطوری شده قبلا از خواب بیدار میشد خندان خوش اخلاق الان بیدار میشه گریه الکی همش میگه بغل میخام صبحانه آماده کنم نمیذاره اوف یه وضعیه اصلا در کل به شدت لجباز و بهانه گیر شده تو ماشین که میریم دیگه نگم بهتره دلم میخاد خودمو پرت کنم پایین فقط باید صبوری کنیم خدا توان و صبر به ما بده
منم این مشکلو دارم و همش فکرمیکنم نکنه دخترم عیبی چیزی داره😢
عیبی ندارع عزیزم دوران بدی هستن الان فقط باید صبوری کنیم سعی کن با اسباب بازی مشغولش کنی برای برای دخترم تست هوش خریدم بااون مشغول میشه بازی میکنه
عزیزم به دوسالگی خوش امدی
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.