۱۰ پاسخ

بد نیست خوب هم نیست حد وسطه

تاحالا نخوردم ولی تو هایپرا دیدم
گلوت خوب شد ؟؟

خودشو نخوردم ... اما آبمیوه کاکتوس خوردم خیلی خوش مزه است

خوشمزه نیست ولی خوراکیه

آره خوردم مزه خاصی نداره برای قند خون خوبه

منم یبار خوردم رفته بودیم شمال خوشمزه بود یکم ترش بود

من یه بار خوردم بد نبود خوشمزه بود

وااای دهنم آب افتاد🤩🤩عاشقشششمممم خیلیییی خوشمزه‌س😋😋😋

وای من عاشقشم ویتامین Dزیادی داره

اولین باره میبینمش

سوال های مرتبط

مامان رایان مامان رایان ۵ سالگی
امروز خیلی خوش گذشت ولی کمی نگران شدم بازم.امروز ۵تا بچه بود همراهمون که اولین بار باهم بیرون میرفتیم. ۴تاش اوکی بود ولی یکی خیلی دست به زن داشت و فحش زبان اونم چه فحشایی میداد و احتماالا دیگه جایی اونا باشند من نمیرم واقع واسه خاطر اون.اما نگران مدرسه شدم اون نیمه دوم بود و ۹ ماه بزرگتر از پسر من ماشالله خیلیم تپل بود قدشم بلند بود از لحاظ قدی باز زیاد فرق نمیکردند ولی وزنی مطمئنم ۱۰ کیلو بیشتر از پسر من بوود.همه بچه هارو با وجود اینکه من کنارشون بودم خلاصه زد و موقع زدنم اصلا رحم نمیکرد هرچی تو دستش بود باهاش میزد در حد اینکه شاید اگه ما نبودیم بچه هارو میتونست آسیب برسون. حتی بکشه.اگه بچه ام با همچین بچه هایی هم مدرسه ای بشه چی باید کرد.چرا آموزش پرورش گیر نمیده به مدارس که قبل ورود از بچه ها و والدین تست سلامت و روان بگیر و خانواده هارو بر اساس سبک‌تربیتی جدا کنه.والا من ۵ سال کل عمر و جون و وقتمو گذاشتم برای تربیت پسرم با کسی که بچه اشو ول کرده تو کوچه پس کوچه تربیت کوچه بازار داره فرق داره .اصلا بحث دفاع از خودم نیست اینجور بچه ها کلا تربیت نشدند که حتی موقع زدن آگاه باشند که چطوری بزنند حداقل بچه مقابل آسیب خاصی نبینه.مقابله باهاشون مثل مقابله با ی ببخشید که اینو میگم در مورد ی بچه مثل مقابله با ی حیوان وحشی رام نشده اس.ی بچه ۵،۶ ساله که نمیدونه چطوری با ی بچه روانی مقابله کنه اون حرفایی که ما یاد دادیم به بچه رو که حالیش نمیشه اونا برای بچه های تربیت شده جواب نه اینا.والا دلیلی که این همه هزینه کردم برای پیش دبستان و مدرسه رایان فقط برای اینکه با همچین بچه هایی شانسش کمتر باشه روبه رو شه🥲
مامان 😘pranses yasi مامان 😘pranses yasi ۵ سالگی
خیلی خسته شدم دلم گرفته هیچ چیز به اندازه ی بیماری برای من ترسناک نیست نمیخوام ناشکری کنم برعکس خداروهزاران بار شکرمیکنم که اگر مادرم درگیر بیماری حتی نمیتونم وامونده اسمشو بیارم شد یا پسرم درگیر بیماری پوستی شد اماااا خداخیلی دوستم داره خیلی هوامو داره اما من بیچاره وبدبخت شدم هیچ اعصابی برام نمونده خیلی اعصابم ضعیف شده الآن دیروز مامانم سینش جوش میزد رفتیم سونو میگه کیست داره کیست تیروییدش بزرگتر شده درحال حاضر دوباره باید عمل بشه میدونید اصلا از بیمارستان رفتن وموندنش اذیت نیستم اماااا ازنظر روحی خیلی داغونم الآن پسرم چون مشقاشو یه هفتس ننوشته همووون بهانه ای بود برای شروع گریه ها وعصبی شدنای من ،رفتم آزمایش دادم کم خونی دارم و بدنم همیشه ضعیفه وخسته واقعاً دیگه نمیدونم چیکارکنم نمازخوندن خیلی آرومم میکنه ولی بعضاً وقت نمیکنم بعضاً انقد خسته ام حسی برای نمازخوندن ندارم همه ی اینا باعث میشه فکرکنم خدام ازمن راضی نیست میدونید حس رضایت ازهیچ چیز و هیچکس ندارم متاسفانه نمیدونم چه کنم اگه پیشنهاد یا راهکاری دارید بفرمایید خیلی خیلی خوشحال میشم برام تاپیک بذارید ممنون از همگی 🌹🙏