مهد کودک دومم امتحان کردم و همچنان بچم تحت هیچ شرایطی تو کلاس مهد بدون من که کنارش باشم نمی مونه متاسفانه و من نا امیدترینم
حتی سلامم نمیکنه هیچ هیچ حرفی نمیزنه
خسته شدم از رفتای بچم
مدیر مهد گفت من بچتو پذیرش نمیکنم.
شماها بچتون حاضر شدن بمونن مهد بدون شماها؟

جذب دختر من یک ماه طول کشید و کل این یک ماه من اتاق مادر کودک نشستم.

من یه روز امتحانی بردمش همون اول وارد شدیم دستمو ول کرد رفت داخل اصلا انگار نه انگار مامانی داره

منم فردا یه هفته میشه همچنان کنارشم ولی خب امروز دخترم خوبه و داره با مربیش حرف میزنه و شاده منم اول رفتم داخل کلاس بعد اومدم جلو در الانم حیاطم تا ببینم چطور میشه درکل ولی پشیمونم از مهد اوردن کلاس مادرو کودک بنظرم بهتره

من نزاشتم تا حالا ولی مطمعنم نمیمونه حتی خودمم باشم‌نمیمونه

عزیزم باید مهدی ببری که تا یک هفته قبول کنه شما تو محیط مهد باشی ما داریم توی مهدمون مادر اول داخل کلاس بوده بعد می‌ره توی اتاق دیگه بعد حیاط تا کاملا عادت کنه بچه

وای یعنی ممکنه بچه منم نمونه؟
تو تهرانی؟ کدوم مهد میبری؟

من دخترم میمونه پیش بقیه میره خونه همسایه با بچش بازی کنه پیش خواهرم میمونه پیش مادرم هم میمونه ساعت های طولانی حالا نمیدونم مهد بمونه یا نه

عزیزم تو این سن طبیعیه که بچه ها وابسته باشن ، اون مدیر مهد که به شما گفته پذیرشش نمیکنم ، من بجای شما بودم اصلا بچم رو به هیچ عنوان دیگه اونجا نمیبردم، چون رفتارشون کاملا غیرحرفه ای بوده ، دختر منم وابسته هست شدید به خودم
منم از ۳ سال و ۴ ماهگی میبردمش مادر کودک تا اسفند پارسال ، الان کلاس جداسازی کودک از مادر میره ، از فروردین تا الان ۵_۶ جلسه هست که دخترم بدون من میره توی ‌کلاسش و میمونه
تو این مدت اصلا بهش فشار نیاوردم تا خودش آروم آروم جدا بشه و حس امنیتش رو از دست نده ، شما هم باید یمدت مدارا کنی و دل به دلش بدی تا درست بشه

خب باید کم کم ازش جدا شی.یعنی تا مدتها باهاش بری و پشت در کلاس بمونی.پسر منم همینه.البته مهد نمیبرم.کلاسهای مادر و کودک میبرمش.اوایل اصلا حرف نمیزد و بهم میگفت از کنارم تکون نخور.کم کم ازش فاصله گرفتم و هی صندلیمو بردم عقب تر.تا بلاخره الان بدون من میره سر کلاس.

سلام پسر من مهد میمونه ولی من نفرستادم در عوض کلاس تکواندو میره

من ک هنوز نزاشتم ولی دخترمم ب من خیلی وابستس فک نکنم بمونه از الان ناراحتم 😔