۱۳ پاسخ

من که دوتا دارم بزرگه امروز رفته رو اپن کوچیکه رو صدا میزنه که تو هم بیا واقعن دارک دیوونه میشم باید وقت دکتر. مغزم اعصاب بگیرم برم

پسره منم شلوغیاشو داره ولی من اگه بزنمش شب عذاب وجدان میگیرم تا صبح خوابم نمیبرم نسبت به جیغ جیغاشم اهمیت نشون نمیدم تازگیم بدجور میزنه تو صورتمون دیگه ما فرار میکنیم از دستش یا از خودمون دفاع میکنیم ولی نمیزنیمش چون اگه اینطوری باشه از صبح باید‌ بزنیمشون

وای نگو‌ من‌ حنجره‌ برام نمونده‌ پادرد‌گرفتم. از دست‌ پسرم

پسر من ۱۰۰۰ برابر این اذیتارو که داره به کنار یکسره هم درحال کتک زدن منه بدنم مثه شیشه خورده شده مجبور میشم بزنمش

ما هم همینیم و این حرف ها همش باعث میشه فکر کنم که من همیشه کم میذارم برای بچه

سلام عزیزم درک میکنم واقعا خیلی شرایط سختی دارید و بهتون حق میدم خداقوت ولی باید ببینید که دلیل همه ی این موردهایی که گفتین چیه مثلا چرا یک چیزی رو هزاربار تکرار میکنه شاید بخاطر اینه که وقتی یه بار می‌گفته شما بهش توجه نمی‌کردید برای همین میبینه وقتی هزاربار میگه شما توجه میکنید برای همین تکرار میکنه. یا همین بازی نکردنتون با بچه باعث میشه که اون اصلا به شما احساسی نداشته باشه پس چطور ازش انتظار دارید به حرفتون گوش بده اگه شما هم یکم با دل اون راه بیاید مطمئن باشید اونم با شما همکاری بیشتری میکنه.بیشتر بهش توجه و محبت بکنید ان شالله درست میشه

والا منم نزدم پسر من با شکم حامله امروز اشکمو واقعا در آورد داد میزنم سرش نمی‌گم نمی‌زنم دیگه میبرم ولی تا حالا نزدم امروز از ساعت 7 صبح بیداره خمیر بازیش آورده همه جا مالیده ، اسباب بازی‌اش کل خونه ریخته ، بعد رفت تخت بهم ریخته ناهار آوردم خورده دست کثیفشو اینور اونور مالیده ، بعد بالش و پتو آورده مثلا دراز بکشه نشستم زمین می‌ره رو مبل با پاش می‌زنه بهم کلمو میگیره اینور اونور می‌کنه بعد میپره پایین لگد میزنه آخرش پتوش کشیده سرش اومده منو بترسونه هی چنگ انداخت افتاد زمین دعواش کردم خوابوندمش ولی نزدم تا حالا همین که صدام هم می‌ره بالا براش عذاب وجدان میگیرم

هيشكي بنظرم مث دختر من اذيت نميكنه ولي هيجوقت نزدمش فقط صبوري

پدر منو دخترم درآورده .از بس اذیت می‌کنه

منم درک نمیکنم پسرم خیییییلی اذیت میکنه عصبیم میکنه میزنمش میدونم بازدن درست نمیشه و راه خوبی نیست ولی مغزم دیگه رَد میده دیوونم کرده

آره بابا دیوانم کرده

هیییییییی

دقیقا

سوال های مرتبط

مامان سامیار مامان سامیار ۳ سالگی
من یه مشکل خیلی بزرگ با پسرم دارم به نظرتون چیکار کنم،پسر من کلا لجباز و شیطون هست اما تو خونه قابل کنترله و اینطور نیس که بگم کار خطرناک میکنه،اما وقتی میریم خونه مادرشوهرم بچه های خواهر شوهرم هم هستن یکیشون ۷ سالشه اون دوتا دیگه کوچیکترن و آروم تر هر چی میگم با کوچیکا بازی کن اصلا سمت اونا نمیره فقط دنبال بزرگه میره بزرگه هم اذیتش میکنه گاهی،پسر منم بلد نیس بازی کنه درست فقط بدو بدو میکنه بلند میخنده،پسر خواهر شوهرمم وقتی دلش بخواد به بچه من میگه بیا بازی وقتی که پسر من سمتش بره داد میزنه که سامیار نیاد پیش من،خب من هزار بار بع پسزم گفتم نرو پیشش ولی بازم میره و شلوغ بازی میکنه هر چند پسر خواهر شوهرمم شلوغه اما پسر من نفهم تره مثلا اصلا سرسفره نمیشینه تو مهمونی هی میچرخه دور سفره میره سمت بجه ها واقعا معذبم دیگه نمیدونم چیکارش کنم،خانه کودک میبرم تو کوچه میبرم با بچه ها بازی کنه اما بازم وقتی پسر خواهر شوهرمو میبینه هیجان زده میشه اصلا دوس ندارم سمت اون بره چون اونم داد میزنه همه چیو تقصیر این میندازه