۵ پاسخ

پسرم من ۵ سالش بود دخترم به دنیاامد به شدت حسودی میکرد بعضی وقتا گریه میکردکه منو دوست نداریداونودوست دارید. الان دختر همش دنبالشه داداچی داداچی میکنه تازه دوسش داره. به بزرگه بیشتر برس و وقت بزار باهاش یکمم شده بازی کن

باید دخترت رو بیاری وسط
به اون هم نقش بدی
مثلا با کمک هم شیرش بدید(اگه شیر خشکیه)
پستونک اگه میخوره بگو قرار ما اینه آجی قشنگ پستونک رو بذاره دهن داداشی و......

پسر من از شدت حسادت موهاش میریخت پسرم ۵ سالش بود النم بهم میگه مامان بسه دیگه بهش شیر نده انقد حسودیش میشه ...ولی کاری نمیشه کرد ما این تو این یک سال چن ماه که دختر ب دنیا اومده پسرم با خرید کارتونی بازی های سرگری بیرن رفتن مشغول کرد چون باشیر خوردن دخترم خیلی حسودیش میشد

خدا حفظشون کنه برات عزیزم حالا شما میگی خدا خواسته باردار شدی من میگم اونایی که خودشون می‌خوان بچه دوم با فاصله کم بیارن واقعا چجوری فک میکنن

چقد سخته🥺

سوال های مرتبط